چند پارتی
چند پارتی(جونگکوک)
p1
(گزارش نکنید)
«ات ویو»
پارک اتم ۱۸ سالمه سال اخرم
یه داداش دارم به اسم جیمین هرچقدر که من یا نظمم و عاشق در جیمین از درس متنفره و اصلا با نظم نیست و همچنین قلدر مدرسست یه دوست داره به اسم جونگکوک
داره که کل مدرسه ازش خوششون میاد ولی من بیشتر از سومین پسر در خون کلاس خوشم میاد کلی کراشهههههههه
امروزم باید بریم مدرسه
لباس هامو پوشیدم ولی کرواتم نبود
ات: جیمینننننننننننن(داد)
رفتم بیرون
دیدو داره با کروات من طناب میزنه
ات: اقای پارک بدش دیرم شده الان سرویس میره
جیمین:....
ات: اوففف باشه برات موچی میخرم
جیمین: حالا شدی خواهر خودم
کرواتم رو داد و سریع رفتم بیرون دیدم به موقع رسیدم سوار شدم دیدم همه حا پره جز پیش دوست جیمین
مجبور شدم بشینم پیشش
جونگکوک: جیمین کو؟
ات: سلام
جونگکوک: این جواب سوالم نبود
ات: توی خونه
جونگکوک: نمیاد؟
ات: من نمیدونم وقعا از کاراش سر در نمیارم
لبخندی روی لب هاش اومد
تاحالا ندیده بودم بخنده
انقدر لبخندش زیبا بود که محوش شدم
جونگکوک: چیه به کجا نگا میکنی؟
ات: هااا هیجا
سومین: عه ات خوبی
لپام گل انداخته بود
با خجالت گفتم
ات: بله خوبم شما خوبید
سومین: اره خوبم اااا من برم بشینم
ات: بفرمایید
تا رفت نگاهی به جونگکوک کردم انگار عصبی بوذ
جونگکوک:.......
اسلاید دوم: سومین
اسلاید سوم: لباس فرم
p1
(گزارش نکنید)
«ات ویو»
پارک اتم ۱۸ سالمه سال اخرم
یه داداش دارم به اسم جیمین هرچقدر که من یا نظمم و عاشق در جیمین از درس متنفره و اصلا با نظم نیست و همچنین قلدر مدرسست یه دوست داره به اسم جونگکوک
داره که کل مدرسه ازش خوششون میاد ولی من بیشتر از سومین پسر در خون کلاس خوشم میاد کلی کراشهههههههه
امروزم باید بریم مدرسه
لباس هامو پوشیدم ولی کرواتم نبود
ات: جیمینننننننننننن(داد)
رفتم بیرون
دیدو داره با کروات من طناب میزنه
ات: اقای پارک بدش دیرم شده الان سرویس میره
جیمین:....
ات: اوففف باشه برات موچی میخرم
جیمین: حالا شدی خواهر خودم
کرواتم رو داد و سریع رفتم بیرون دیدم به موقع رسیدم سوار شدم دیدم همه حا پره جز پیش دوست جیمین
مجبور شدم بشینم پیشش
جونگکوک: جیمین کو؟
ات: سلام
جونگکوک: این جواب سوالم نبود
ات: توی خونه
جونگکوک: نمیاد؟
ات: من نمیدونم وقعا از کاراش سر در نمیارم
لبخندی روی لب هاش اومد
تاحالا ندیده بودم بخنده
انقدر لبخندش زیبا بود که محوش شدم
جونگکوک: چیه به کجا نگا میکنی؟
ات: هااا هیجا
سومین: عه ات خوبی
لپام گل انداخته بود
با خجالت گفتم
ات: بله خوبم شما خوبید
سومین: اره خوبم اااا من برم بشینم
ات: بفرمایید
تا رفت نگاهی به جونگکوک کردم انگار عصبی بوذ
جونگکوک:.......
اسلاید دوم: سومین
اسلاید سوم: لباس فرم
۱۴.۱k
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.