پارت ٣١

رفتی تو اتاق دیدی کانا جونگ کوک رو بوسید
نویسنده : بی فرهنگ بی شخصیت
توودیدی کبک کردی جونگ کوک تورو دید
% ا../ت
$ عوضی واقعا برات متاسفم
% اینطوری که فک میکنی نیس
کانا: یعنیوچی خودت منو بوسیدی
% دروغ نگو
$ واقعا برات متاسفم تو زن داشتي
اعصبانی شدی و رفتی بیرون
% ا/ت
$ دیگ حتی‌ اسممو هن نیار
نویسنده: شبیه قیلم ترکی شد جرررر
رفتی بیرون از خونه خیلی گریه کردی اعصبانی بودی میگفتی با خودت
$ ا/ت احمق اون دوست نداره تو رفتی عاشقش شدی واقعا خیلی خری
اعصبانی شدی داشتي تو راه راه میرفتی یه برگه دیدی که یه پارتی توو یه خؤنه ای هست ادرس نوشته شده بود تو هم تصمیم گرفتی بری چون اعصبانی بودی

اخر آدرسه پیدا کردی در زدی رفتی داخل یه خؤنه ی خیلی خیلی بزرگ بود و تووش یه عالمه دختر پسر قر قاطی بؤدن
نویسنده : یاد اهنگ تتلو افتادم
رفتی داخل به پسره اوند طرفت بهت سلام کرد تو هم سلام کردی / سلام من جان شی هستم
$ منم ا /ت هستم خش بختم
/ منم خوش اومدی
$ ممنون


رفتی رو یه صندلی نشستی و شهاب میخوردی
نویسنده : خدایا خداوندا خودت منو ببخش به پیر به پیغمبر کرم دأرم ادامه دارد..،.،،