پارت 2
پارت 2
.........
.............
ا.ت
از این حرفا بگذریم اول آخرش که من وقتی بچم به دنیا اومد میرم و خودم تنهایی بزرگش میکنم و به تهیونگم اسن نیاز ندارم
............
رفتم طبقه بالا تو اتاقم به لباس قهویی طور پوشیدم و یه آرایش ملایم کردم از موهای صاف خسته شده بودم پس به موهام یه حالتی دادم خدایی خیلی خوشگل شده بودم تهیونگ باید از خداش بود که زنی مثل من داره نه اینکه اینطوری
............
.................
تهیونگ
بیرون بودم که دیدم کم مونده به مهمونی رفتم خونه دیدم ا.ت اتاق خودشه فکنم داره حاضر میشه منم رفتم حاضر شدم اومدم بیرون دیدم ا.ت نشسته رو مبل واقعن خیلی خوشگل شده بود
..............
....................
..........
تهیونگ. ات پاشو دیر شد باید بریم
......
ا.ت
روم رو برگردوندم با تهیونگی مواجه شدم که شلوارش با لباسم ست شده بود
..........
ا.ت باشه من که خیلی وقته حاضرم بهتره بریم
.........
تهیونگ
راه افتادیم سمت مهمونی رسیدم دست ا.ت رو گرفتم گفتم از پیشم تکون نمی خوری وگرنه بعد میبینی
.........
ا.ت باشه
........
ا.ت
رفتیم تو نشستم پیش تهیونگ وایی خیلی سرو صدا بود بهتر بود مهمونی نگم کلاب بود
خیلی از این همه صدا اذیت میشدم ولی خب میشد تحمل کرد
.............
.................
(تا پارت بعد بچه ها فکنم بیشتر از سه پارت بشه تا پارت بعد فعلن) ♥♥♥
.........
.............
ا.ت
از این حرفا بگذریم اول آخرش که من وقتی بچم به دنیا اومد میرم و خودم تنهایی بزرگش میکنم و به تهیونگم اسن نیاز ندارم
............
رفتم طبقه بالا تو اتاقم به لباس قهویی طور پوشیدم و یه آرایش ملایم کردم از موهای صاف خسته شده بودم پس به موهام یه حالتی دادم خدایی خیلی خوشگل شده بودم تهیونگ باید از خداش بود که زنی مثل من داره نه اینکه اینطوری
............
.................
تهیونگ
بیرون بودم که دیدم کم مونده به مهمونی رفتم خونه دیدم ا.ت اتاق خودشه فکنم داره حاضر میشه منم رفتم حاضر شدم اومدم بیرون دیدم ا.ت نشسته رو مبل واقعن خیلی خوشگل شده بود
..............
....................
..........
تهیونگ. ات پاشو دیر شد باید بریم
......
ا.ت
روم رو برگردوندم با تهیونگی مواجه شدم که شلوارش با لباسم ست شده بود
..........
ا.ت باشه من که خیلی وقته حاضرم بهتره بریم
.........
تهیونگ
راه افتادیم سمت مهمونی رسیدم دست ا.ت رو گرفتم گفتم از پیشم تکون نمی خوری وگرنه بعد میبینی
.........
ا.ت باشه
........
ا.ت
رفتیم تو نشستم پیش تهیونگ وایی خیلی سرو صدا بود بهتر بود مهمونی نگم کلاب بود
خیلی از این همه صدا اذیت میشدم ولی خب میشد تحمل کرد
.............
.................
(تا پارت بعد بچه ها فکنم بیشتر از سه پارت بشه تا پارت بعد فعلن) ♥♥♥
۴۸۹
۱۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.