وقتی با هفت نفر یه جا زندگی میکنی :)

پارت ①

* شمارو اشنا میکنمم باااا یکی از بزرگترین باند مافیامون *داد
همه براش دست زدن به نظرتون کی میتونه باشه؟ دختری که پیش هفت مافیا بزرگ شده و تنها دختر خاندانشون هست کسی که همه حاظرن باهاش ازدواج کنن....
توی این خاندانی که میگیم فقط این هشت نفر هستن که هر کدومشون باند خودشون و دارن و مجبور با کنار اومدن هم شدن!


.......
ات ویو
هرکس ندونه فکر میکنه چه زندگی عالی دارم اما اینطور نیست بزرگای خانوادمون ما رو مجبور کردن تو یه عمارت پیش هم زندگی کنیم عمارت بزرگیه ولی افرادی هستند که دوست نداری باهاشون باشی ایجا هرکی برای خودش هزاران افراد دارن و بدیش اینجاست منی که دنبال خوش گذرونیم اینجا برام مناسب نیست فکرشو کن هروز دعوا هروز بحث همشون با هم خوبن ولی با من نه و تنها فردی که اتاقش دقیقا روبه روی اتاق منه و من ازش به شدت بدم میام کیم تهیونگ ششمین نوه خاندان! بدم میاد!
بزارید از بزرگ تا کوچیک تو این خونه افرادشون و بگم

کیم نامجون.
اولین نوه!
شخصیت : ساکت. خرابکار. مهربون
کیم سوکجین
دومین نوه !
شخصیت : غرغرو. اشپز خونه! . مهربون
مین یونگی
( شوگا)
سومین نوه؟
شخصیت : به شدت خوابالو. ساکت. کپی به گربه!
جونگ هوسوک
( جیهوپ )
چهارمین نوه
شخصیت : مهربون و ساکت و اروم
پارک جیمین
پنجمین نوع
شخصیت : شیطون . یک سانت ازم بلند تره کیوت
کیم تهیونگ
ششمین نوه
شخصیت : شیطون. رو مخ. رو عصاب همه
جئون جونگ کوک
هفتمین نوه
شخصیت : مهربون اما به موقع ددی طوره...
و بله منم اخریم
خب شاید براتون سوال باشه چرا با هیچ کدومشون کنار نمیام...