.همه مثل هم 👥
.همه مثل هم 👥
پارت ³
که یهو جیسو گفت
×دخترا شما خبری از یونا ندارید ؟؟
÷نه بزار زنگ بزنم بهش خیلی وقته ندیدیمش
*اره بزن ببنیم کجاس چند روز پیش خواستم بهاش برم خرید گوشی رو برنداشت
÷خب زنگ زدم( در خال بوق خودن)
جواب داد
÷سلام یونا خوبی
∆ س... لام( ترس اضطراب خسته)
÷یونا چرا صدات اینطوری
∆چی ...زی نیست ..ف...قط یکم ح...الم خ...وب نیس...ت ه ...همین
(یه توضیح کوچیک من یونا و جیهوپ رو یادم رفت بیارم توی فیک الان اوردم یونا زن جیهوپ هست)
÷یونا همین الان میام دنبالت
∆ولی
÷ولی بی ولی
قطع کرد
÷دخترا من میرم دنبال یونا لیسا تو با من بیا دخترا شما هم پیش لینا بمونید
همه: اوکی
لونا ویو
چرا صداش اینطوری بود نکنه جیهوپ بلایی سرش اوده باشه به قول لینا هم وی هماهنگ توی زندگی ما دلم داره مثل سیر سرکه میچوشه نگران یونام وای خدا رسیدم در خونه یونا و جیهوپ زنگ زدم خدمتکار درو باز کرد تا منو دید درو بست اما چون زورم زیاد بود درو بزور باز کردم که با صحنه روبه روم خشکم زد
.
.
.
.
.
.
.
. پایین
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پایین تر
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.پایین تر تر
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. دیدم جیهوپ داره یونا رو کتک میزنه با تمام زورم جیهوپ رو از یونا جدا کردم و جری زدمش که تا عمر داره از کارش پشیمون بشه خوب کاری . نباید اجازه بدم دوست چندین سالم داره از شوهرش کتک میخوره دست یونا رو گرفتم و از اونجا دورش مردم توی ماشین همش داشت گریه میکرد و منم از چیزی نپرسیدم
لینا ویو
دخترا از خواب بیدارم کردن و بهم گفتن لونا رفته دنبال یونا تا بیارتش اینجا دست وصورتم رو شستم بعد رفتم پایین چند دقیقه بعد صدای زنگ در اومد رفتم درو باز مردم که دیدم...........
_________________________________________
خب اینم از این پارت حمایت لطفا
شرطا
لایک : 4
کامنت :5
پارت ³
که یهو جیسو گفت
×دخترا شما خبری از یونا ندارید ؟؟
÷نه بزار زنگ بزنم بهش خیلی وقته ندیدیمش
*اره بزن ببنیم کجاس چند روز پیش خواستم بهاش برم خرید گوشی رو برنداشت
÷خب زنگ زدم( در خال بوق خودن)
جواب داد
÷سلام یونا خوبی
∆ س... لام( ترس اضطراب خسته)
÷یونا چرا صدات اینطوری
∆چی ...زی نیست ..ف...قط یکم ح...الم خ...وب نیس...ت ه ...همین
(یه توضیح کوچیک من یونا و جیهوپ رو یادم رفت بیارم توی فیک الان اوردم یونا زن جیهوپ هست)
÷یونا همین الان میام دنبالت
∆ولی
÷ولی بی ولی
قطع کرد
÷دخترا من میرم دنبال یونا لیسا تو با من بیا دخترا شما هم پیش لینا بمونید
همه: اوکی
لونا ویو
چرا صداش اینطوری بود نکنه جیهوپ بلایی سرش اوده باشه به قول لینا هم وی هماهنگ توی زندگی ما دلم داره مثل سیر سرکه میچوشه نگران یونام وای خدا رسیدم در خونه یونا و جیهوپ زنگ زدم خدمتکار درو باز کرد تا منو دید درو بست اما چون زورم زیاد بود درو بزور باز کردم که با صحنه روبه روم خشکم زد
.
.
.
.
.
.
.
. پایین
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پایین تر
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.پایین تر تر
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. دیدم جیهوپ داره یونا رو کتک میزنه با تمام زورم جیهوپ رو از یونا جدا کردم و جری زدمش که تا عمر داره از کارش پشیمون بشه خوب کاری . نباید اجازه بدم دوست چندین سالم داره از شوهرش کتک میخوره دست یونا رو گرفتم و از اونجا دورش مردم توی ماشین همش داشت گریه میکرد و منم از چیزی نپرسیدم
لینا ویو
دخترا از خواب بیدارم کردن و بهم گفتن لونا رفته دنبال یونا تا بیارتش اینجا دست وصورتم رو شستم بعد رفتم پایین چند دقیقه بعد صدای زنگ در اومد رفتم درو باز مردم که دیدم...........
_________________________________________
خب اینم از این پارت حمایت لطفا
شرطا
لایک : 4
کامنت :5
۴.۵k
۲۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.