نوشیدن خون قرمز
𝑫𝒓𝒊𝒏𝒌𝒊𝒏𝒈 𝒓𝒆𝒅 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅
(𝑪𝒉𝒂𝒑𝒕𝒆𝒓 2)
(𝑷𝒂𝒓𝒕 14)
جنی: خب اوردم......
( جنی بطری رو چرخوند و سوال افتاد به جیمین و جواب به تهیونگ)
جیمین: خبببب داداش..... ج یا ح؟
تهیونگ: بسملا.....ح
جیمین: تا الان چند بار ات کردی؟
تیدا: اه حالم بهم خورد..... کلا خلاصه ی حرفای جیمین و جونگ کوک و تهیونگ اینه..... میکنمت.... اینو کردی.... حامله است.... چند بار کردیش.... کونش چطوری بود...... بیرون چطوری کردیش و......
شوگا: بابا از فاز کردن بیاین بیرون حالم بهم خورد.... اه....
ات: وای تیدا دهنت سرویس.... ( میخنده)
تهیونگ: به تو چه جیمین این یه سوال شخصیه و خوبی نیست.... ( میخنده)....
جیمین: ای بابا بی جنبه ها..... پس.... ایزوئل رو دوست داری یا ات؟
تهیونگ: ( این دفعه بلند میشه و میره میشینه رو جیمین....)
جیمین: ایییی بابا شکمم سوراخ شد بلند شو ..... چی میگی خود درگیری داریااا..... ( میخنده)....
تهیونگ: تو جرئت داری یبار دیگه اینجوری سوال بپرس...... ( از رو جیمین بلند شد)
جنی: بابا ریدین تو بازی ها..... ( تا خواست بطری رو بچرخونه تهیونگ گفت....)
تهیونگ: هوووو تو نمیخواد بچرخونی بعدا کتک و بدبختی هامون سر توعه
بقیه: ( خندیدن)
( تهیونگ بطری رو خودش چرخوند و سوال افتاد به تیدا و جواب به ات....)
ات: بسملا....
تیدا: خب..... ج یا ح
ات: ح....
تیدا: بزرگترین ترست چیه؟
ات: اوممم..... از دست دادن خانواده ام
تیدا: اوهوم....
( تهیونگ دوباره بطری رو چرخوند)
( سوال رو شوگا جواب رو تهیونگ)
شوگا: ج یا ح؟
تهیونگ: ح....
شوگا: به غیر از ات عاشق کسی دیگه ای هستی؟
تهیونگ: نه....
( بطری رو چرخوند)
( سوال رو جیمین جواب از رزی)
جیمین: ج یا ح
رزی: ج...
جیمین: جرئت داری امشب بزار حامله ات کنم....
رزی: گمشووو.....
تیدا: بابا رزی مسخره بازی در نیار دیگه همش چوس میکنی..... جیمین حله....
جیمین: اوکیییی..... ( خنده های شیطانی)
رزی: ریدم دهنت جیمین....
جیمین: ( میخنده)....خب من بچه میخوام
رزی: خب فقط خفه شو....
(بقیه خندیدن.....تهیونگ بطری رو چرخوند)
( سوال از ات جواب از تهیونگ)
ات: ج یا ح
تهیونگ: ح....
ات: از وقتی اشنا شدیم تا الان به من دروغی گفتی؟....
جنی: اوه اوه عجب سوالی
تهیونگ: ( کمی مکث کرد و گفت....)
(𝑪𝒉𝒂𝒑𝒕𝒆𝒓 2)
(𝑷𝒂𝒓𝒕 14)
جنی: خب اوردم......
( جنی بطری رو چرخوند و سوال افتاد به جیمین و جواب به تهیونگ)
جیمین: خبببب داداش..... ج یا ح؟
تهیونگ: بسملا.....ح
جیمین: تا الان چند بار ات کردی؟
تیدا: اه حالم بهم خورد..... کلا خلاصه ی حرفای جیمین و جونگ کوک و تهیونگ اینه..... میکنمت.... اینو کردی.... حامله است.... چند بار کردیش.... کونش چطوری بود...... بیرون چطوری کردیش و......
شوگا: بابا از فاز کردن بیاین بیرون حالم بهم خورد.... اه....
ات: وای تیدا دهنت سرویس.... ( میخنده)
تهیونگ: به تو چه جیمین این یه سوال شخصیه و خوبی نیست.... ( میخنده)....
جیمین: ای بابا بی جنبه ها..... پس.... ایزوئل رو دوست داری یا ات؟
تهیونگ: ( این دفعه بلند میشه و میره میشینه رو جیمین....)
جیمین: ایییی بابا شکمم سوراخ شد بلند شو ..... چی میگی خود درگیری داریااا..... ( میخنده)....
تهیونگ: تو جرئت داری یبار دیگه اینجوری سوال بپرس...... ( از رو جیمین بلند شد)
جنی: بابا ریدین تو بازی ها..... ( تا خواست بطری رو بچرخونه تهیونگ گفت....)
تهیونگ: هوووو تو نمیخواد بچرخونی بعدا کتک و بدبختی هامون سر توعه
بقیه: ( خندیدن)
( تهیونگ بطری رو خودش چرخوند و سوال افتاد به تیدا و جواب به ات....)
ات: بسملا....
تیدا: خب..... ج یا ح
ات: ح....
تیدا: بزرگترین ترست چیه؟
ات: اوممم..... از دست دادن خانواده ام
تیدا: اوهوم....
( تهیونگ دوباره بطری رو چرخوند)
( سوال رو شوگا جواب رو تهیونگ)
شوگا: ج یا ح؟
تهیونگ: ح....
شوگا: به غیر از ات عاشق کسی دیگه ای هستی؟
تهیونگ: نه....
( بطری رو چرخوند)
( سوال رو جیمین جواب از رزی)
جیمین: ج یا ح
رزی: ج...
جیمین: جرئت داری امشب بزار حامله ات کنم....
رزی: گمشووو.....
تیدا: بابا رزی مسخره بازی در نیار دیگه همش چوس میکنی..... جیمین حله....
جیمین: اوکیییی..... ( خنده های شیطانی)
رزی: ریدم دهنت جیمین....
جیمین: ( میخنده)....خب من بچه میخوام
رزی: خب فقط خفه شو....
(بقیه خندیدن.....تهیونگ بطری رو چرخوند)
( سوال از ات جواب از تهیونگ)
ات: ج یا ح
تهیونگ: ح....
ات: از وقتی اشنا شدیم تا الان به من دروغی گفتی؟....
جنی: اوه اوه عجب سوالی
تهیونگ: ( کمی مکث کرد و گفت....)
۹.۹k
۱۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.