غـریـبــه مـن ───※ ·❆· ※─── p : ⁴⁴
جونگکوک از حموم در اومد و فقط یه شلوار پوشید و رو کاناپه نشست ا/ت هم که داشت توی آشپز خونه کوزت کاری میکرد اصلا نمیتونست حواسشو جمع کنه چون همش چشمش میرفت سمت کوک اونم بیخیال داشت تلوزیون میدید
_تو..نمیخوای یه چیزی بپوشی
+نه چطور مگه..اینجوری اذیت میشی؟
_نه اصلا به من چه
رفت بالا و رو تخت دراز کشید بعد از چند دقیقه در باز شد و جونگکوک با همون تیپ اومد کنارش دراز کشید
ا/ت تعجب کرده بود
+خلوت کردی
_در جریانی که خلوت تکی انجام میشه
+چرا اینجوری شدی...م...
_چجوری شدم
+فقط میخوام دلیلشو بدونم چرا اینجوری میکنی حرفای چرت میزنی
_حرفام از نظرت چرته؟
+بیا بدتر شد
_................
+همه چیز خوب بود داشتیم زندگی مونو میکردیم تو ریدی بهش ......حداقل باید یه دلیلی داشته باشه که رابطه به این خوبی و میخوای به گند بکشی
به همدیگه نگاه میکنن و جو از گوهی به یه جو عاشقانه تبدیل میشه
بعد جونگکوک خیمه میزنه رو ا/ت
+دیگه قرار نیست همدیگه رو ببوسیم؟
و کم کم خودشو نزدیک میکنه ا/ت هم مثل جونگکوک میخواست ببوستش و وقتی نفسای جونگکوک به صورتش میخورد همه چیزو فراموش میکرد و فقط به یه چیز فکر میکرد
بعد از چند دقیقه که از هم جدا شدن
_من فقط میترسم
+هیچ چیزی برای ترسیدن وجود نداره من برای همیشه دوستت دارم کنارت میمونم پس خودتو آزاد کن
ادامه میدن و هردوشون به یه جای فراتر از کیس میرسن ا/ت بی اختیار بدن سینه سیس پک های جونگکوک و لمس میکنه کوک هم که هی داره تحریک میشه اونم به بدن ا/ت دست میزنه و....
وقتی به جاهای خیلی باریک میرسه ا/ت به خودش میاد
_نه...نمیتونم
+چیشد
دستشو میکشه
+ا/ت وایسا
_من آماده نیستم (گو میخوری مادر***)
کوک که نمیتونست به زور نگهش داره هرگز اینکارو نمیکرد دستشو ول کرد
تحریکم میکنه تا یه جایی پیش میره بعد ول میکنه؟
تا کی قراره بهم نه بگه
دارم دیوونه میشم این دختر چشه(مرض مشکل درست کن داره مشکلی نباشه خودش درست میکنه)
رو تخت دراز میکشه و به فکر فرو میره لبشو گاز میگیره
عجب بدنی داره
بچم چقد حرص خورد
لایکا کم باشه پارت از پارت بعدی خبری نیس
#فیک #جونگکوک #تهیونگ #جیمین #جین #یونگی #جیهوپ #نامجون #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #Teahyung #Jimin #Namjoon #Jin #J_Hope #Suga #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan
_تو..نمیخوای یه چیزی بپوشی
+نه چطور مگه..اینجوری اذیت میشی؟
_نه اصلا به من چه
رفت بالا و رو تخت دراز کشید بعد از چند دقیقه در باز شد و جونگکوک با همون تیپ اومد کنارش دراز کشید
ا/ت تعجب کرده بود
+خلوت کردی
_در جریانی که خلوت تکی انجام میشه
+چرا اینجوری شدی...م...
_چجوری شدم
+فقط میخوام دلیلشو بدونم چرا اینجوری میکنی حرفای چرت میزنی
_حرفام از نظرت چرته؟
+بیا بدتر شد
_................
+همه چیز خوب بود داشتیم زندگی مونو میکردیم تو ریدی بهش ......حداقل باید یه دلیلی داشته باشه که رابطه به این خوبی و میخوای به گند بکشی
به همدیگه نگاه میکنن و جو از گوهی به یه جو عاشقانه تبدیل میشه
بعد جونگکوک خیمه میزنه رو ا/ت
+دیگه قرار نیست همدیگه رو ببوسیم؟
و کم کم خودشو نزدیک میکنه ا/ت هم مثل جونگکوک میخواست ببوستش و وقتی نفسای جونگکوک به صورتش میخورد همه چیزو فراموش میکرد و فقط به یه چیز فکر میکرد
بعد از چند دقیقه که از هم جدا شدن
_من فقط میترسم
+هیچ چیزی برای ترسیدن وجود نداره من برای همیشه دوستت دارم کنارت میمونم پس خودتو آزاد کن
ادامه میدن و هردوشون به یه جای فراتر از کیس میرسن ا/ت بی اختیار بدن سینه سیس پک های جونگکوک و لمس میکنه کوک هم که هی داره تحریک میشه اونم به بدن ا/ت دست میزنه و....
وقتی به جاهای خیلی باریک میرسه ا/ت به خودش میاد
_نه...نمیتونم
+چیشد
دستشو میکشه
+ا/ت وایسا
_من آماده نیستم (گو میخوری مادر***)
کوک که نمیتونست به زور نگهش داره هرگز اینکارو نمیکرد دستشو ول کرد
تحریکم میکنه تا یه جایی پیش میره بعد ول میکنه؟
تا کی قراره بهم نه بگه
دارم دیوونه میشم این دختر چشه(مرض مشکل درست کن داره مشکلی نباشه خودش درست میکنه)
رو تخت دراز میکشه و به فکر فرو میره لبشو گاز میگیره
عجب بدنی داره
بچم چقد حرص خورد
لایکا کم باشه پارت از پارت بعدی خبری نیس
#فیک #جونگکوک #تهیونگ #جیمین #جین #یونگی #جیهوپ #نامجون #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #Teahyung #Jimin #Namjoon #Jin #J_Hope #Suga #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan
۲۴.۶k
۱۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.