برای یکا یک شمادوستان عاليقدر آرزوی تنی سالم و روحی ملکوت
برای یکا یک شمادوستان عاليقدر آرزوی تنی سالم و روحی ملکوتی و ماورایی آرزومندم؛
دلتان شادو لبتان خندان باد
شادزی ومهرافزون باشید...
قربان دوستان خوبم
نهمین کلید موفقیت. ..
کلیدهای طلایی موفقیت در تجارت
6 کلید طلایی برای موفقیت در داد وستد
خوش بینی بیش از حد مانند شمشیر دو دم است که می تواند هم به شکست و هم به موفقیت منجر شود.
شما با در نظر گرفتن همزمان اين نكات و عملي كردن آنها ميتوانيد موفقيت خود را در بازار سهام بطور محسوسی افزايش دهيد...
در تجارت ، هر کاری دو برابر آنچه فکر می کنید هزینه دارد و 3 برابر مدت زمانی که پیش بینی می کنید به طول می انجامد.
* برای شروع راه موفقیت ، داشتن یک ایده ی خوب تنها چیزی است که به آن نیاز دارید.
* پیشرفت در تجارت نتیجه ی یافتن راه های سریع تر ، ارزان تر ، بهتر و آسان تر برای انجام یک کار است.
دکتر فان تارپ در مقالهای تحت عنوان شش نکته کلیدی برای موفقیت در معاملات بازار سهام مینویسد: بحثهایی که در ادامه مرور خواهید كرد، در واقع شش بخش از مواردی هستند که در هر سیستم سرمایهگذاری باید در نظر گرفته شوند. برخی افراد میگویند این شش مورد رازهای موفقیت هستند، اما واقعیت آن است که هیچ رازی در سرمایهگذاری و موفقیت در معاملات وجود ندارد و حتی من با نامیدن اصول و متغیرها و نکتهها به نام «راز» موافق نیستم.
چون هنگامی که آنها را راز مینامید، بهآن معنا است که احتمالا برای خودتان هم به درستی شناخته نشدهاند، کسی به شما درباره آنها توضیحی نخواهد داد و احتمالا کسی هم آنها را به درستی یاد نخواهد گرفت.
در معاملهگری و سرمایهگذاری شش متغیر زیر حائز اهمیت فراوان هستند:
1.قابلیت اعتماد به سیستم سرمايهگذاري اولين نكته است؛ یعنی چه درصدی از مواقع معاملات و سرمایهگذاریهایتان سودآور هستند. به طور مثال، اگر شما ده معامله روی سهام انجام دهید و 6 مورد از آنها سودآور باشد، قابلیت اعتماد به شما 60 درصد خواهد بود. در واقع این عدد نشان میدهد که چند درصد در معاملات خود درست تصمیم میگیرید.
2.نکته دیگر، میزان و نسبت سودآوری به زیان آوری معاملات است. مثلا، اگر 1 درصد در یک معامله سود کرده اید و 1 درصد در معامله دیگری زیان کرده اید، نسبت سود و زیان شما يكبهيك خواهد بود. اما اگر در یک معامله 10 درصد سود کنید و در معامله دیگری 1 درصد زیان کنید، این نسبت از 10 به 1 تغییر مییابد. همیشه باید این نسبت را در نظر داشته و سعی کنید آن را در کنترل خود درآورید. در همین رابطه، باید همیشه میزان ریسک خود برای یک معامله مشخص را پیش از انجام معامله برآورد نمایید و بر اساس آن اقدام کنید.
3. نکته سوم، هزینه انجام یک سرمایهگذاری و معامله است. گاهی کارمزدهای کارگزار و دیگر هزینههای انجام معاملات مثلا سودی که باید بابت پولی که وام گرفته اید بپردازید، بسیار زیاد است و باید همیشه مراقب آن بود. گاهی، افراد این هزینهها را در نظر نمی گیرند و این دید نادرستی از میزان سودآوری معاملات به شما خواهد داد.
4.نکته دیگر این است که هر از چند مدت یک بار موقعیت و فرصت انجام یک معامله را به دست میآورید. در صورتی که سه متغیر اول را ثابت در نظر بگیرید، مجموع تاثیری که آنها بر جای میگذارند، به اینکه هر از چند مدت یکبار معامله میکنید، وابسته خواهد بود. در صورتی که سیستم شما به درستی کار کند و بر اساس سه فاکتور یادشده فوق بتوانید سودهایی را به دست آورید، هر چه بیشتر موقعیتهای سرمایهگذاری برای خود ایجاد نمایید و از آنها استفاده کنید، سود بیشتری خواهید برد. بهاین ترتيب ایجاد فرصتها مساله مهمی براي موفقیت در سرمایهگذاری به شمار میرود.
5.نکته پنجم، حجم یا اندازه پولی است که به هر یک از معاملات و موقعیتهای سرمایهگذاری خود اختصاص دادهاید. در واقع میتوان گفت اثر تجمیعی چهار مورد یاد شده در قبل، کاملا به مورد پنجم، یعنی حجم خرید وابستگي دارد. بر اساس منطق و با فرض اینکه به دقت از سیستم خود برای انجام معاملات پیروی نمایید، هر چه درصد بیشتری از سرمایه خود را برای ورود به یک سرمایهگذاری اختصاص دهید، موفقتر خواهید بود. یکی از دلایل آن این است که هزینه انجام معاملات در مقادیر سنگینتر به نسبت کمتر خواهد بود و سودآوری تصمیمهای درست شما را پررنگتر خواهد كرد.
6. مورد آخر، اختصاص میزان سرمایه به هر مورد سرمایهگذاری است. تنوعبخشی و مدیریت پرتفوليو و مدیریت پول از بحثهای مربوط به همین عامل هستند. البته باید دانست، سرمایهگذاران مختلف ریسکهای متفاوتی برای خود تعریف میکنند و بر همان اساس میزان سرمایه اختصاص یافته به یک نوع سرمایهگذاری را تعیین میکنند. بحث كنترل ریسک نیز خود از اهمیت خاصی برخوردار است. البته هر معامله گر بن
دلتان شادو لبتان خندان باد
شادزی ومهرافزون باشید...
قربان دوستان خوبم
نهمین کلید موفقیت. ..
کلیدهای طلایی موفقیت در تجارت
6 کلید طلایی برای موفقیت در داد وستد
خوش بینی بیش از حد مانند شمشیر دو دم است که می تواند هم به شکست و هم به موفقیت منجر شود.
شما با در نظر گرفتن همزمان اين نكات و عملي كردن آنها ميتوانيد موفقيت خود را در بازار سهام بطور محسوسی افزايش دهيد...
در تجارت ، هر کاری دو برابر آنچه فکر می کنید هزینه دارد و 3 برابر مدت زمانی که پیش بینی می کنید به طول می انجامد.
* برای شروع راه موفقیت ، داشتن یک ایده ی خوب تنها چیزی است که به آن نیاز دارید.
* پیشرفت در تجارت نتیجه ی یافتن راه های سریع تر ، ارزان تر ، بهتر و آسان تر برای انجام یک کار است.
دکتر فان تارپ در مقالهای تحت عنوان شش نکته کلیدی برای موفقیت در معاملات بازار سهام مینویسد: بحثهایی که در ادامه مرور خواهید كرد، در واقع شش بخش از مواردی هستند که در هر سیستم سرمایهگذاری باید در نظر گرفته شوند. برخی افراد میگویند این شش مورد رازهای موفقیت هستند، اما واقعیت آن است که هیچ رازی در سرمایهگذاری و موفقیت در معاملات وجود ندارد و حتی من با نامیدن اصول و متغیرها و نکتهها به نام «راز» موافق نیستم.
چون هنگامی که آنها را راز مینامید، بهآن معنا است که احتمالا برای خودتان هم به درستی شناخته نشدهاند، کسی به شما درباره آنها توضیحی نخواهد داد و احتمالا کسی هم آنها را به درستی یاد نخواهد گرفت.
در معاملهگری و سرمایهگذاری شش متغیر زیر حائز اهمیت فراوان هستند:
1.قابلیت اعتماد به سیستم سرمايهگذاري اولين نكته است؛ یعنی چه درصدی از مواقع معاملات و سرمایهگذاریهایتان سودآور هستند. به طور مثال، اگر شما ده معامله روی سهام انجام دهید و 6 مورد از آنها سودآور باشد، قابلیت اعتماد به شما 60 درصد خواهد بود. در واقع این عدد نشان میدهد که چند درصد در معاملات خود درست تصمیم میگیرید.
2.نکته دیگر، میزان و نسبت سودآوری به زیان آوری معاملات است. مثلا، اگر 1 درصد در یک معامله سود کرده اید و 1 درصد در معامله دیگری زیان کرده اید، نسبت سود و زیان شما يكبهيك خواهد بود. اما اگر در یک معامله 10 درصد سود کنید و در معامله دیگری 1 درصد زیان کنید، این نسبت از 10 به 1 تغییر مییابد. همیشه باید این نسبت را در نظر داشته و سعی کنید آن را در کنترل خود درآورید. در همین رابطه، باید همیشه میزان ریسک خود برای یک معامله مشخص را پیش از انجام معامله برآورد نمایید و بر اساس آن اقدام کنید.
3. نکته سوم، هزینه انجام یک سرمایهگذاری و معامله است. گاهی کارمزدهای کارگزار و دیگر هزینههای انجام معاملات مثلا سودی که باید بابت پولی که وام گرفته اید بپردازید، بسیار زیاد است و باید همیشه مراقب آن بود. گاهی، افراد این هزینهها را در نظر نمی گیرند و این دید نادرستی از میزان سودآوری معاملات به شما خواهد داد.
4.نکته دیگر این است که هر از چند مدت یک بار موقعیت و فرصت انجام یک معامله را به دست میآورید. در صورتی که سه متغیر اول را ثابت در نظر بگیرید، مجموع تاثیری که آنها بر جای میگذارند، به اینکه هر از چند مدت یکبار معامله میکنید، وابسته خواهد بود. در صورتی که سیستم شما به درستی کار کند و بر اساس سه فاکتور یادشده فوق بتوانید سودهایی را به دست آورید، هر چه بیشتر موقعیتهای سرمایهگذاری برای خود ایجاد نمایید و از آنها استفاده کنید، سود بیشتری خواهید برد. بهاین ترتيب ایجاد فرصتها مساله مهمی براي موفقیت در سرمایهگذاری به شمار میرود.
5.نکته پنجم، حجم یا اندازه پولی است که به هر یک از معاملات و موقعیتهای سرمایهگذاری خود اختصاص دادهاید. در واقع میتوان گفت اثر تجمیعی چهار مورد یاد شده در قبل، کاملا به مورد پنجم، یعنی حجم خرید وابستگي دارد. بر اساس منطق و با فرض اینکه به دقت از سیستم خود برای انجام معاملات پیروی نمایید، هر چه درصد بیشتری از سرمایه خود را برای ورود به یک سرمایهگذاری اختصاص دهید، موفقتر خواهید بود. یکی از دلایل آن این است که هزینه انجام معاملات در مقادیر سنگینتر به نسبت کمتر خواهد بود و سودآوری تصمیمهای درست شما را پررنگتر خواهد كرد.
6. مورد آخر، اختصاص میزان سرمایه به هر مورد سرمایهگذاری است. تنوعبخشی و مدیریت پرتفوليو و مدیریت پول از بحثهای مربوط به همین عامل هستند. البته باید دانست، سرمایهگذاران مختلف ریسکهای متفاوتی برای خود تعریف میکنند و بر همان اساس میزان سرمایه اختصاص یافته به یک نوع سرمایهگذاری را تعیین میکنند. بحث كنترل ریسک نیز خود از اهمیت خاصی برخوردار است. البته هر معامله گر بن
۱.۹k
۰۸ آبان ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۰۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.