من عاشقت شدم: p:4
من عاشقت شدم: p:4
ویو ا. ت
وقتی که مامانم گذاشت خونه ته بمونم خیلی ذوق داشتم که ته بغلم کرد که من بیشتر ذوق زده شدم..
ویو ته
دیدم ا. ت خیلی ذوق کرده منم بغلش کردم اونم بیشتر ذوق زده شد.
ا. ت: بریم
ته: بریم اماده ای
ا. ت: یس
ویو نویسنده
این دوتا تو راه مسیر باهم حرف نزدن که یکیشون سکوت رو شکست🌝
ته: میگم خیلی کیوتی
ا. ت: میدونم. ـ..... چییی واقعا تو گفتی کیوتممم.
ته: اهوم ارهه
ا. ت: ببر من میگم اگه رفتیم خونتون امم من کجا بخوابم
ته: اممم خونتون؟
ا. ت: هیم اره دیه
ته: نه اشتباه گفتی خونمون نه تو باید سر تخت من بخوابی پیش من
ا. ت: اممممم
ته: چیشده خجالت میکشی
ا. ت: هوم من نه
ته: اوکی رسیدیم
ا. ت: اههههه چقد بزرگه خونت ینی خونمون
ته: اهوم دیه
ا. ت: تخت من کجاست من خوابم میاد
ته: بیا بت لباس بدم و اینکه مسواک بزن
ا. ت: عفف باشه
ویو ته
بهش لباس دادم خیلی براش گشاد بود بعد یه مسواک جدید در اوردم بش دادم
ویو ا. ت
عف این خیلی گشادههههه نمیتونمم توش گم میشم اها مسواک داشتم میزدم که یهو ته از پشت کمرمو گرف منم خیلی حال کردم که یهو ته بوسیدم
ویو ته
دیدم خیلی ا. ت جذابه منم اومدم پشت کمرشو گرفتم خیلی کوشولو بود حیح که دیدم خیلی داره حال میکنه روشو برگردوندم رو صورتم لبشو بوسیدم
ته: نمیخوام امشب رو از دست بدم با اجازه(بچم با ادبه)
ا.ت: نچچچچچ خوابمم میاد
ته: باش اک
ا. ت: ناراحت نباش فردا شب خیلی خبه خو
ته: ناموصا
ا. ت: هوم اره
ته: چقد خوبی تو
ا.ت: تازه فهمیدی
ته: اره کیوت
بچه ها ببخشید کم میزارم من باید فردا برم با مامانم و اینکه باید زود بخوابم ولی براتون پست میزام الان امیدوارم ناراحت نشید و اینکه لطفا گزارش ندید🥺💜
قول میدم فردا شب براتون بزارم قوللل شرط میزارم🥺💜
باشه بای💖✨
ویو ا. ت
وقتی که مامانم گذاشت خونه ته بمونم خیلی ذوق داشتم که ته بغلم کرد که من بیشتر ذوق زده شدم..
ویو ته
دیدم ا. ت خیلی ذوق کرده منم بغلش کردم اونم بیشتر ذوق زده شد.
ا. ت: بریم
ته: بریم اماده ای
ا. ت: یس
ویو نویسنده
این دوتا تو راه مسیر باهم حرف نزدن که یکیشون سکوت رو شکست🌝
ته: میگم خیلی کیوتی
ا. ت: میدونم. ـ..... چییی واقعا تو گفتی کیوتممم.
ته: اهوم ارهه
ا. ت: ببر من میگم اگه رفتیم خونتون امم من کجا بخوابم
ته: اممم خونتون؟
ا. ت: هیم اره دیه
ته: نه اشتباه گفتی خونمون نه تو باید سر تخت من بخوابی پیش من
ا. ت: اممممم
ته: چیشده خجالت میکشی
ا. ت: هوم من نه
ته: اوکی رسیدیم
ا. ت: اههههه چقد بزرگه خونت ینی خونمون
ته: اهوم دیه
ا. ت: تخت من کجاست من خوابم میاد
ته: بیا بت لباس بدم و اینکه مسواک بزن
ا. ت: عفف باشه
ویو ته
بهش لباس دادم خیلی براش گشاد بود بعد یه مسواک جدید در اوردم بش دادم
ویو ا. ت
عف این خیلی گشادههههه نمیتونمم توش گم میشم اها مسواک داشتم میزدم که یهو ته از پشت کمرمو گرف منم خیلی حال کردم که یهو ته بوسیدم
ویو ته
دیدم خیلی ا. ت جذابه منم اومدم پشت کمرشو گرفتم خیلی کوشولو بود حیح که دیدم خیلی داره حال میکنه روشو برگردوندم رو صورتم لبشو بوسیدم
ته: نمیخوام امشب رو از دست بدم با اجازه(بچم با ادبه)
ا.ت: نچچچچچ خوابمم میاد
ته: باش اک
ا. ت: ناراحت نباش فردا شب خیلی خبه خو
ته: ناموصا
ا. ت: هوم اره
ته: چقد خوبی تو
ا.ت: تازه فهمیدی
ته: اره کیوت
بچه ها ببخشید کم میزارم من باید فردا برم با مامانم و اینکه باید زود بخوابم ولی براتون پست میزام الان امیدوارم ناراحت نشید و اینکه لطفا گزارش ندید🥺💜
قول میدم فردا شب براتون بزارم قوللل شرط میزارم🥺💜
باشه بای💖✨
۲۲.۹k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.