🌑🍷وقتی مافیا بود....🍷🌑 part :۲۴

!خانم ا.ت بهوش اومدن اما فقط یک نفر می‌تونه باهاشون ملاقات داشته باشه تا اکسیژن اتاق کم نشه
/کوک تو بورو وقت زیاد هست که من ببینمش
_اوم باشه
رفت توی اتاق .
دیدم به پنجره زل زده اما صدای در اتاق رو شنید برگشت به من نگاه کرد ‌
_زندگیم خوبی حالت خوبه چیزی نیاز نداری (بغلش کرد)می‌دونی ..می دونی چقد ترسیدم (بغض)
+(گریه)ببخشید ... معذرت می‌خوام من نباید میومدم اونجا..
_بسه دیگه گریه نکن زندگیم دیگه نمیزارم اتفاقی بیوفته
+دیگه از پیشم نرو باشه
_باشه زندگیم
_درد داری ؟
+آره عمل چی انجام دادم
_زیر سینت روی شکمت تیر خورده بود اونو عمل کردن اما دکتر کارشو خوب انجام داده بود جاش نمونده اما درد داره
+کی مرخص میشم
_گفت هروقت بخواین میتونین ببرینش
+نمیشه زود بریم
_باشه الان میگم لیا بیاد کمکت حاضر بشی من میرم کارای بیمارستانو انجام بدم
+بش
_(گونشو بوس کرد)
_من رفتم
اومد بیرون .
_ته میتونی ماشینو بیاری
؛اره الان میارم
/من برم آمادش کنم
_باشه بورو اما مراقب جای بخیش باش
/باشه نگران نباش ،تو کجا میری
_میرم کارای بیمارستانو انجام بدم
پرش زمانی وقتی همه کاراشونو انجام دادن (ادمین گشاد تشریف داره )
_خب آماده ای
+آره
_دکتر گفت باید با ویلچر ...
+نه من با ویلچر دوست ندارم بیام
_خب پس (براید استایل بغلش کرد)بریم
+کوک زشته
_کجاش زشته مگه بده
رفتن بیرون.
+وای کوک همه دارن نگامون میکنن (آروم )
_خب نگاه کنن (آروم )
رفتن سمت ماشین ....
حمایت پلیز 🌑
اینم از پارت جدید دارلینگای من 💗