پارت ۲
ا/ت ویو
یهویی صدای هاپ هاپ تافیو شنیدم تند دکمه های لباسمو بستم و پریدم بیرون
از زبان راوی
ا/ت: چی شده تافی
جونگ سوک: هیچی با سگ جونگ کوک(بم) و یونگی(هولی) دوست شده
یونگی ویو
یهویی ا/ت پرید بیرون ترسید نکنه سگش چیزیش شده😂😑
از زبان راوی
ا/ت: ببخشید اما سگ هاتون نر هستند یا ماده؟
یونگی و جونگکوک باهم: نر هستند
ا/ت داره با سگش صبحت میکنه الان
ا/ت: پسرم تو که با پسرا نمیساختی چیشده آسمون به زمین اومده
که یهو تافی صورت ا/ت رو لیس زد
همه زدن زیر خنده
ا/ت: اوپاااااااااااااا
جونگ سوک دو متر پرید رو هوا: چی شدههههههههههههه
ا/ت: اوما دستمال برتم بیار دارم عکس برداری دارماااااا
جونگ سوک: خب حالا چرا داد میزنی😂😑
ا/ت: بخاطر اینکه باید ۵ برم ویلون تمرین کنم تهیونگ: عه منم ویلون میزنم
ا/ت: چه جالب........ اوپاااااااا
جونگ سوک: بلههه
ا/ت: جونگ سوکااااااا اوپااااا(با حالت لوس)
جونگ سوک جوابشو نداد
ا/ت: یا اوپااا(چشماشو مظلوم کرد)
جونگ سوک: جانم؟
ا/ت: بلو بلام پاشتیل بغل(اینجوری بچه گونه بهش گفت)
جونگ سوک: باشه رفتم چشماتو درست
ا/ت: کوماو اوپا
یونگی ویو
وای چرا انقد کیوته یونگی چی داری میگی اون کیوته اصلا خودتو جمع و جور کن
که یهو فیلمبردار صدامون زد
از زبان راوی
فیلمبردار:اول بیاین عکس دوتایی تون رو بندازین بعد به بقیش فکر می کنیم
۱۰ دقیقه بعد
فیلمبردار: ا/ت صورتتو کیوت کن
ا/ت: ببخشید آقای کیم من جز اوپام و سگم پیش هیچکس کیوت نمیشم
(اینو یادم رفت بگم فامیلی ا/ت لی هستش و خواهر کوچیکتر لی جونگ سوکه)
ببخشید باز اگه بنظرتون کم شد❤
یهویی صدای هاپ هاپ تافیو شنیدم تند دکمه های لباسمو بستم و پریدم بیرون
از زبان راوی
ا/ت: چی شده تافی
جونگ سوک: هیچی با سگ جونگ کوک(بم) و یونگی(هولی) دوست شده
یونگی ویو
یهویی ا/ت پرید بیرون ترسید نکنه سگش چیزیش شده😂😑
از زبان راوی
ا/ت: ببخشید اما سگ هاتون نر هستند یا ماده؟
یونگی و جونگکوک باهم: نر هستند
ا/ت داره با سگش صبحت میکنه الان
ا/ت: پسرم تو که با پسرا نمیساختی چیشده آسمون به زمین اومده
که یهو تافی صورت ا/ت رو لیس زد
همه زدن زیر خنده
ا/ت: اوپاااااااااااااا
جونگ سوک دو متر پرید رو هوا: چی شدههههههههههههه
ا/ت: اوما دستمال برتم بیار دارم عکس برداری دارماااااا
جونگ سوک: خب حالا چرا داد میزنی😂😑
ا/ت: بخاطر اینکه باید ۵ برم ویلون تمرین کنم تهیونگ: عه منم ویلون میزنم
ا/ت: چه جالب........ اوپاااااااا
جونگ سوک: بلههه
ا/ت: جونگ سوکااااااا اوپااااا(با حالت لوس)
جونگ سوک جوابشو نداد
ا/ت: یا اوپااا(چشماشو مظلوم کرد)
جونگ سوک: جانم؟
ا/ت: بلو بلام پاشتیل بغل(اینجوری بچه گونه بهش گفت)
جونگ سوک: باشه رفتم چشماتو درست
ا/ت: کوماو اوپا
یونگی ویو
وای چرا انقد کیوته یونگی چی داری میگی اون کیوته اصلا خودتو جمع و جور کن
که یهو فیلمبردار صدامون زد
از زبان راوی
فیلمبردار:اول بیاین عکس دوتایی تون رو بندازین بعد به بقیش فکر می کنیم
۱۰ دقیقه بعد
فیلمبردار: ا/ت صورتتو کیوت کن
ا/ت: ببخشید آقای کیم من جز اوپام و سگم پیش هیچکس کیوت نمیشم
(اینو یادم رفت بگم فامیلی ا/ت لی هستش و خواهر کوچیکتر لی جونگ سوکه)
ببخشید باز اگه بنظرتون کم شد❤
۹.۸k
۱۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.