مافیا گرل وحشی🖤
مافیا گرل وحشی🖤
ا/ت: راه افتادیم سمت آمریکا ی خونه بزرگ اجاره کردم ک راحت باشیم همه رفتیم اونجا خونش دوازده اتاق داشت همه باهم قراره باشیم اتاق منوجئون فقط باهم بود و اتاق جیمین و نازنین خونش بزرگبود خیلیبزرگ جوری ک میشد ی مراسم عروسی ک یک میلیونآدم داشته باشه توش جا میشه رفتم توی سالن همه نشسته بودن
خب میدونید چرا الان اینجاییم ی مدت باید مخفیی بمونیم و همچنین باید عضو گروه پیدا کنیم همه راه های ارتباطی رو قطع کردم گوشیاتون باید همه روی حالت پرواز باشه از الان دارم میگم گوشی کسی اگه از روی حالت پرواز در بیاد خودم تیکه تیکش میکنم و اصلا هم فکر نکنید کسی میتونه نجاتتون بده خب حالا هم برید جئون بیا بریم خوراکی بخریم بدو
کوک: سوار ماشین شدیم واقعا ا/ت عصبی بود کلاهش رو گذاشت و ماسک هم زد منم همین کارو کردم رفتیم توی مغازه داشته و نداشتش رو خریدیم فک منم ک چهل تا مشما شد
ا/ت: کارتم رو دادم بیست و سه میلیون کشید فقط شیش نفز پشتمون وسیله می اورد رفتیم خونه چیزای مخصوص برای خودم و جئون نازنین و پارکگرفتم رفتم و همه چیو روی میزشچیدم هر چی خواستید بر دارید ۱۳۷نفر بودیم ماشالله چقدر زیادیم
رفتم توی اتاق ک جئون اومد
کوک: همین جوری پیش بره فقیرمیشی
ا/ت: ول کن مهم نیس گشنشون بشه میتونن برن بیرون ی چیزیبخورن
کوک: اهوم تو چرا هیچینمیخوری
ا/ت: نمیتونم
کوک: روی صندلی نشسته بود منم روی دوتا زانوهام نشستم ک دستم روگذاشتم روی پاش
هی بیا ی چیزی بخور درست میشه همه چی غصه نخور
ا/ت: اووو جئون خان توهم مگم به آدما امید میدی؟؟
کوک: خم شده بود روی صورتم نه چشماش نهنمیتونمخودم رو جلوشنگه دارم
ا/ت اگه ب ذره دیگه اینجوری بمونی قولنمیدم خودم رو نگه ندارم
ا/ت: منم میخوام خودت رونگه نداری دیگه
کوک: داشتم توی کوره داغ میسوختم ک اومد جلوتر خیلی جلو فک کنم اگه حرف میزدم لبم به لبش میخورد خودم رو کشیدم عقب
تمومش کن بیا غذا بخور
ا/ت: هووم جئون تو واقعا پسر خوبی هستی هرکی جای تو بود قطعا از فرست استفاده میکرد
کوک: معلومه بچه خوبیم راستی کارات چه خبر
ا/ت: ی تیکه از کیک رو خوردم و گفتم
ی جایی رو پیدا کردم ک مافیا تعلیم میده از اونجا میتونیم پیدا کنیم آدم
کوک: خب خوبه بیا بخوابیم خستم
ا/ت: من روی کاناپه میخوابم
کوک: تو غلط میکنی روی تخت میخوابیم
ا/ت:وااا
کوک: مرز دستش روگرفتمو انداختمش روی تخت خودمم رفتم روی تخت از هم با فاصله خوابیدم ک دیدم زل زده به ماه از پشت رفتم بغلش کردم و سرم رو گذاشتم روی شونش چرا براش نمیخونی امشب؟؟
ا/ت: هوم؟ دوست داشتم ماه هم برام اهنگمیخوند
پارت بیست و هفتم🖤👸🏻
ا/ت: راه افتادیم سمت آمریکا ی خونه بزرگ اجاره کردم ک راحت باشیم همه رفتیم اونجا خونش دوازده اتاق داشت همه باهم قراره باشیم اتاق منوجئون فقط باهم بود و اتاق جیمین و نازنین خونش بزرگبود خیلیبزرگ جوری ک میشد ی مراسم عروسی ک یک میلیونآدم داشته باشه توش جا میشه رفتم توی سالن همه نشسته بودن
خب میدونید چرا الان اینجاییم ی مدت باید مخفیی بمونیم و همچنین باید عضو گروه پیدا کنیم همه راه های ارتباطی رو قطع کردم گوشیاتون باید همه روی حالت پرواز باشه از الان دارم میگم گوشی کسی اگه از روی حالت پرواز در بیاد خودم تیکه تیکش میکنم و اصلا هم فکر نکنید کسی میتونه نجاتتون بده خب حالا هم برید جئون بیا بریم خوراکی بخریم بدو
کوک: سوار ماشین شدیم واقعا ا/ت عصبی بود کلاهش رو گذاشت و ماسک هم زد منم همین کارو کردم رفتیم توی مغازه داشته و نداشتش رو خریدیم فک منم ک چهل تا مشما شد
ا/ت: کارتم رو دادم بیست و سه میلیون کشید فقط شیش نفز پشتمون وسیله می اورد رفتیم خونه چیزای مخصوص برای خودم و جئون نازنین و پارکگرفتم رفتم و همه چیو روی میزشچیدم هر چی خواستید بر دارید ۱۳۷نفر بودیم ماشالله چقدر زیادیم
رفتم توی اتاق ک جئون اومد
کوک: همین جوری پیش بره فقیرمیشی
ا/ت: ول کن مهم نیس گشنشون بشه میتونن برن بیرون ی چیزیبخورن
کوک: اهوم تو چرا هیچینمیخوری
ا/ت: نمیتونم
کوک: روی صندلی نشسته بود منم روی دوتا زانوهام نشستم ک دستم روگذاشتم روی پاش
هی بیا ی چیزی بخور درست میشه همه چی غصه نخور
ا/ت: اووو جئون خان توهم مگم به آدما امید میدی؟؟
کوک: خم شده بود روی صورتم نه چشماش نهنمیتونمخودم رو جلوشنگه دارم
ا/ت اگه ب ذره دیگه اینجوری بمونی قولنمیدم خودم رو نگه ندارم
ا/ت: منم میخوام خودت رونگه نداری دیگه
کوک: داشتم توی کوره داغ میسوختم ک اومد جلوتر خیلی جلو فک کنم اگه حرف میزدم لبم به لبش میخورد خودم رو کشیدم عقب
تمومش کن بیا غذا بخور
ا/ت: هووم جئون تو واقعا پسر خوبی هستی هرکی جای تو بود قطعا از فرست استفاده میکرد
کوک: معلومه بچه خوبیم راستی کارات چه خبر
ا/ت: ی تیکه از کیک رو خوردم و گفتم
ی جایی رو پیدا کردم ک مافیا تعلیم میده از اونجا میتونیم پیدا کنیم آدم
کوک: خب خوبه بیا بخوابیم خستم
ا/ت: من روی کاناپه میخوابم
کوک: تو غلط میکنی روی تخت میخوابیم
ا/ت:وااا
کوک: مرز دستش روگرفتمو انداختمش روی تخت خودمم رفتم روی تخت از هم با فاصله خوابیدم ک دیدم زل زده به ماه از پشت رفتم بغلش کردم و سرم رو گذاشتم روی شونش چرا براش نمیخونی امشب؟؟
ا/ت: هوم؟ دوست داشتم ماه هم برام اهنگمیخوند
پارت بیست و هفتم🖤👸🏻
۱۷.۰k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.