♡یوجین اومده
♡یوجین اومده
(علامت یوجین =)
=سلام عشقم
+س. س. سلام
بی توجه بهش دست تهیونگو کشیدمو بردمش یه گوشه
+تهیونک یوجین نبینت
_اووو حتما( با نیشخند)
+اههه
_اوکی
دلشتم میرفتم سمت یوجین
جفت استخر بود
+چرا اومدی اینجا ها داشتم حرف میزدم که
_سلاممم من ت
+یه دفه تهیونگو پرت کردم تو استخر
_بچه ها یوجین
+یه دفه ایی همه دور یوجینو گرفتن
و تهیونگ دستمو کشوند و پرتم کرد تو استخر بردم یه گوشه پشت بادکنکای تو استخر
+یاااا چه کار میکنی
یه دفه ایی بم چسبید و بغلم کرد و دیتاشو زیر با.. سنم گذاشت
و لبامو محلم گاز گرفت
_شروع کنیم
+ارع
با زبون تمام لبامو مزه می کرد و منم باش هم کاری میکردم که بوجین اومد
=اینجا چه خبرع
_فعلا من میرم( با نیشخند)
+خبری نیست
بی تو جه بش رفتم
تو اتاقم
ک مامانم اومد
♡ات امشب به یه مهمونی دعوتیم و باید بریم
+باش تهیونگم میاد
♡نمیدونم فک نکنم
ولی بودنش تو این مهمونی خیلی مهمه
+خب من برم حموم
♡باشه منم میرم
ویو ات
مامانم رفت و منم یه دوش ۳۰مینی گرفتم و یه ارایش لایت کردم یه لباس مشکلی باز پوشیدم و موهامو حالت دارم و رفتم پایین
+بریم
♡بریم
رفتیم بعد ۳۰ مین که اونجا بودیم من خودم اومدم خونه ولی مامانم اینا اونجا بودن
رفتم داشتم نگاه فیلم میکردمو با سگ تهیونگ بازی میکردم
ویو تهیونگ
خسته بودم از بار یه راست رفتم خونم درو باز کردم ات و دیدم دراز کشیده بود داشت نگاه فیلم میکرد
منو که دید نشست سر مبل رفتم کنارش نشستم خیلی بش نزدیک بودم
+کی اومدی
_همین الان
_ات
+هوم
_من نباید به تو نزدیک شم نباید باهات رابطه ایی داشته باشم ولی من بت علاقه دارم (با بغض)
+چت شده تهیونگ
ویو ات
تهبونگ اول بغض کرد بعد خیلی هات شد اومد نزدیکم لبامو مهکم بوسید و ول کرد ولی من ادامه دارم بغلم کرد و گذاشتم رو پاهاش و ادامه داد
(علامت یوجین =)
=سلام عشقم
+س. س. سلام
بی توجه بهش دست تهیونگو کشیدمو بردمش یه گوشه
+تهیونک یوجین نبینت
_اووو حتما( با نیشخند)
+اههه
_اوکی
دلشتم میرفتم سمت یوجین
جفت استخر بود
+چرا اومدی اینجا ها داشتم حرف میزدم که
_سلاممم من ت
+یه دفه تهیونگو پرت کردم تو استخر
_بچه ها یوجین
+یه دفه ایی همه دور یوجینو گرفتن
و تهیونگ دستمو کشوند و پرتم کرد تو استخر بردم یه گوشه پشت بادکنکای تو استخر
+یاااا چه کار میکنی
یه دفه ایی بم چسبید و بغلم کرد و دیتاشو زیر با.. سنم گذاشت
و لبامو محلم گاز گرفت
_شروع کنیم
+ارع
با زبون تمام لبامو مزه می کرد و منم باش هم کاری میکردم که بوجین اومد
=اینجا چه خبرع
_فعلا من میرم( با نیشخند)
+خبری نیست
بی تو جه بش رفتم
تو اتاقم
ک مامانم اومد
♡ات امشب به یه مهمونی دعوتیم و باید بریم
+باش تهیونگم میاد
♡نمیدونم فک نکنم
ولی بودنش تو این مهمونی خیلی مهمه
+خب من برم حموم
♡باشه منم میرم
ویو ات
مامانم رفت و منم یه دوش ۳۰مینی گرفتم و یه ارایش لایت کردم یه لباس مشکلی باز پوشیدم و موهامو حالت دارم و رفتم پایین
+بریم
♡بریم
رفتیم بعد ۳۰ مین که اونجا بودیم من خودم اومدم خونه ولی مامانم اینا اونجا بودن
رفتم داشتم نگاه فیلم میکردمو با سگ تهیونگ بازی میکردم
ویو تهیونگ
خسته بودم از بار یه راست رفتم خونم درو باز کردم ات و دیدم دراز کشیده بود داشت نگاه فیلم میکرد
منو که دید نشست سر مبل رفتم کنارش نشستم خیلی بش نزدیک بودم
+کی اومدی
_همین الان
_ات
+هوم
_من نباید به تو نزدیک شم نباید باهات رابطه ایی داشته باشم ولی من بت علاقه دارم (با بغض)
+چت شده تهیونگ
ویو ات
تهبونگ اول بغض کرد بعد خیلی هات شد اومد نزدیکم لبامو مهکم بوسید و ول کرد ولی من ادامه دارم بغلم کرد و گذاشتم رو پاهاش و ادامه داد
۲.۶k
۲۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.