دو پارتی ازش شوگا
وقتی بخاطر اینکه بهت کم توجهی کرده بود باهاش قهری
ات ویو :
سلام من ات هستم دو سال با شوگا ازدواج کردم اوت دو ماه بهم توجهی نمیکنه بعد که بهش میگم چرا میگه خستم موزیک ویدئو داشتم امروز تصمیم داشتم باهاش حرف بزنم ساعت ۱۲ شب بود که صدای باز کردن در اومد شوگا بود
ات:سلام
شوگا : سلام (سرد )
ات:چرا سرد حرف میزنی
شوگا:باید بهت جواب پس بدم (سرد )
ات:شوگا حواست هست که منم ادمم که دلم میخواد شوهرم وقتی از سرکار میاد باهم شام بخوریم تلوزیون تماشا کنیم (داد)
شوگا:سر من داد نزن برو تو اتاغت(عربده)
ات:شوگا تو خیلی آدم بدی هستی (بغض ،داد)
شوگا: گفتم برو تو اتاقت (داد)
ات:متاسفم برات (داد)
ات ویو
رفتم تو اتاق درو محکم بستم نشستم رو تخت همینجوری اشکام میومد باور نمیشه شوگا که از گل نازک تر بهم نمی گفت الان سرم داد میزنه همین جوری که دراز کشیده بودم نفهمیدم کی خوابم برد
شوگا ویو
تو کمپانی خیلی خسته شده بودم هروز داشتم برای موزیک
جدید کار میکردیم خودمم خسته شدم بود دو ماه به ات بی توجهی میکنیم امروزم که سرش داد زدم تصمیم گرفتم فردا سوپرایز کنم زنگ زدم به نامجون بعد از تا بوق برداشت
شوگا:سلام هیونگ
نامجون :سلام شوگا چطوری داداش خوبی
شوگا: اره نامجون یه چیزی میگم دعوام نکن
نامجون :چرا
شوگا:چند وقته بخاطر موزیک ویدئو به ات بی توجهی میکنم
نامجون :به زن داداش بی توجهی کردی (داد)
شوگا:خب خسته بودم الانم میخوام برای فردا سوپرایزش کنم
نامجون :کاری از دست من بر میاد
شوگا:اره میخوام تو کمپانی یه جایی رو تزئین کنین بعد تو زنگ بزنی به ات بگی شوگا داره بهت خیانت میکنه بعد که ات میاد سوپرایزش میکنیم
نامجون:اکی داداش حله
شوگا:باشه پس کاری نداری
نامجون :نه داداش برو خدافظ
شوگا:خدافظ
(فلش بک به فردا )
ات ویو
از خواب پاشدم با یاداوری دیروز دوباره بغضم گرفت رفتم تو اتاق شوگا دیدم نیستش معلومه باز رفته سرکار رفتم یکم غذا درست کردم و خوردم یکم خونه رو جمع جور کردم و رفتم سریال روباه نه دم فصل ۲ رو دیدم همینجوری که داشتم فیلم میدیدم دیدم گوشیم زنگ خورد نامجون اوپابود
برداشتم
نامجون:سلام زن داداش (ناراحت )
ات:سلام اوپا چیزی شده
نامجون :ات میدونم نباید بهت بگم ولی باید اینو بدونی ات شوگا داره بهت خیانت میکنه(ناراحت )
ات:چی ؟(بغض)
نامجون :تواتاق میکاپ یه دختره رو بغل کرده و باهم خوابیده لطفا سریع بیا اینجا
ات:باشه الان میام (بغض)
نامجون: خدافظ
ات ویو
.......
ادمین گلتون: بچه ها دیگه جا نمی شد چون میخواستم باهاتون حرف بزنم پچه ها بعضی هاتون گفتین از جین یا تهیونگ یا کوک اونا رو بعد از این میزارم یادتون نره نظر بدین دوستون دارم بای
#شوگا #فیک #جونگ کوک #بی تی اس #فیک #جونگ
ات ویو :
سلام من ات هستم دو سال با شوگا ازدواج کردم اوت دو ماه بهم توجهی نمیکنه بعد که بهش میگم چرا میگه خستم موزیک ویدئو داشتم امروز تصمیم داشتم باهاش حرف بزنم ساعت ۱۲ شب بود که صدای باز کردن در اومد شوگا بود
ات:سلام
شوگا : سلام (سرد )
ات:چرا سرد حرف میزنی
شوگا:باید بهت جواب پس بدم (سرد )
ات:شوگا حواست هست که منم ادمم که دلم میخواد شوهرم وقتی از سرکار میاد باهم شام بخوریم تلوزیون تماشا کنیم (داد)
شوگا:سر من داد نزن برو تو اتاغت(عربده)
ات:شوگا تو خیلی آدم بدی هستی (بغض ،داد)
شوگا: گفتم برو تو اتاقت (داد)
ات:متاسفم برات (داد)
ات ویو
رفتم تو اتاق درو محکم بستم نشستم رو تخت همینجوری اشکام میومد باور نمیشه شوگا که از گل نازک تر بهم نمی گفت الان سرم داد میزنه همین جوری که دراز کشیده بودم نفهمیدم کی خوابم برد
شوگا ویو
تو کمپانی خیلی خسته شده بودم هروز داشتم برای موزیک
جدید کار میکردیم خودمم خسته شدم بود دو ماه به ات بی توجهی میکنیم امروزم که سرش داد زدم تصمیم گرفتم فردا سوپرایز کنم زنگ زدم به نامجون بعد از تا بوق برداشت
شوگا:سلام هیونگ
نامجون :سلام شوگا چطوری داداش خوبی
شوگا: اره نامجون یه چیزی میگم دعوام نکن
نامجون :چرا
شوگا:چند وقته بخاطر موزیک ویدئو به ات بی توجهی میکنم
نامجون :به زن داداش بی توجهی کردی (داد)
شوگا:خب خسته بودم الانم میخوام برای فردا سوپرایزش کنم
نامجون :کاری از دست من بر میاد
شوگا:اره میخوام تو کمپانی یه جایی رو تزئین کنین بعد تو زنگ بزنی به ات بگی شوگا داره بهت خیانت میکنه بعد که ات میاد سوپرایزش میکنیم
نامجون:اکی داداش حله
شوگا:باشه پس کاری نداری
نامجون :نه داداش برو خدافظ
شوگا:خدافظ
(فلش بک به فردا )
ات ویو
از خواب پاشدم با یاداوری دیروز دوباره بغضم گرفت رفتم تو اتاق شوگا دیدم نیستش معلومه باز رفته سرکار رفتم یکم غذا درست کردم و خوردم یکم خونه رو جمع جور کردم و رفتم سریال روباه نه دم فصل ۲ رو دیدم همینجوری که داشتم فیلم میدیدم دیدم گوشیم زنگ خورد نامجون اوپابود
برداشتم
نامجون:سلام زن داداش (ناراحت )
ات:سلام اوپا چیزی شده
نامجون :ات میدونم نباید بهت بگم ولی باید اینو بدونی ات شوگا داره بهت خیانت میکنه(ناراحت )
ات:چی ؟(بغض)
نامجون :تواتاق میکاپ یه دختره رو بغل کرده و باهم خوابیده لطفا سریع بیا اینجا
ات:باشه الان میام (بغض)
نامجون: خدافظ
ات ویو
.......
ادمین گلتون: بچه ها دیگه جا نمی شد چون میخواستم باهاتون حرف بزنم پچه ها بعضی هاتون گفتین از جین یا تهیونگ یا کوک اونا رو بعد از این میزارم یادتون نره نظر بدین دوستون دارم بای
#شوگا #فیک #جونگ کوک #بی تی اس #فیک #جونگ
۲۲.۸k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.