عشق یهویی تهکوک پارت چهار

کوک و تهیونگ
کوک جرعت
تهیونگ خب عشقتو بگو و بو.. سش گن
کوک داداشششش
+برادرم تهیونگ عشقش ایوعه اینجا حضور ندا (که کوک بو.. سیدش)
ته خب عشقش ایو نیست ایزی ایزی تامام تامام
کوک خبببب کراشت دوس پسرته خببب
+جونگ کوک شیی الانننن
کوک اره دیگه
چرخوندن به هانا و میچا افتاد
می چا. حقیقت
هانا داستان واقعی زندگیتو بگو
میچا یاااااااا
هانا. یگووووو
میچا داستان از اونجا شروع شد
که بابام و مامانم سر یه قضیه عموم دوتاشونو کشت توی حفت سالگی
ومن با هانا دوست شدم یه بار بخواطر اینکه تنها بودم کارمبه خودکشی رسید ولی خب هانا با بی تی اس اشنام کرد یکم حالم بهتر بود خبب جونم واستون بگه چون هانا گفت کامل اولین کسی که شناختم نامجون، کراش اولم جی هوپ، دومی، ته ته، سومی جونگ کوک که تا الان هست هیچکس هنوز از یه چیزی خبر نداره که من هیچوقت نمیگم
هانا بگوووو
مچا نوموخام
هانا جون کوک بگپ
میچا خیلی بی.... شعوری ولی باشه درسته من خیلی شادم ولی افسرده گی خیلی خیلی خفیف دارم
هانا جاننننننننن
میچا. خدایا بزار صبح سالم باشم
هانا اگه دستم بهت نرسه افتاد دنبالم
تا اینکه خوایتم بیوفتم کوک گرفتم
کوک مواضب خودت باش و هانا هم اومد منو بزنه که تهیونگ گرفتشم چرخوندش و بو... سه خیلی سطحی بهش داد
تهیونگ. منم سینگل نیستم. نیشخند
کوک منم سینگل نیستم. نیشخند
خب بیا مسابقه بدیم هر کدوم رقصش بهتر بود باید شیش تا نودل، ده تا شیر موز، چهار تا دوکبوکی مهمون بازنده است
کوک و میچا حله
جیهوپ رقص اهنگ........