p:2
p:2
ویو ا.ت
می خواستم برم بیرون همون پسره اسمش تهیونگ بود جلو گرفت با چند تا از دوستاشون منو بردن دست شویی
_چیشد خانم کوچولو
+ولم کننننننن
_تازه اولشه
+چیکار دارینن
_با هر ضربه که میزنم میشورمری اگه نشموری از اول شروع می کنم
ویو ا.ت
پسره ی الدنگ من هیچی بهش نگفتم بخاد منو بزنه
۱...۲..۳..۶۷..۸۹..۹۹..
ویو ته
دیدم از هوش رفت بلندش کردم رفتیم عمارتم می خواستم بزارم لبام خورد به لباش چقدر نرم بود
دست و بدنش کلا کبود و خونی بود مجبور شدم خودم عوض
کنم واقعا چرا انقدر نگرانش شدم اه ولش کن لباسشو دراوردم باندپیچی کردم چون لباس نداشت تیشرت خودمو تنش کردم واقعا بدن خوبی داره این دختر رفتم بیرون تو اشپز خونه یه چیزی درست کنم
ویو ا.ت
به هوش امدم دیدم توی یه اتاقم دست و پام باندپیچی شده بود رفتم بیرون از اتاق دیدم یکی داره اشپزی می کنه اون همون پسره تهیونگ بود
ویو ته
دیدم ا.ت داره میاد کمر شو گرفتم ..........
ویو ا.ت
می خواستم برم بیرون همون پسره اسمش تهیونگ بود جلو گرفت با چند تا از دوستاشون منو بردن دست شویی
_چیشد خانم کوچولو
+ولم کننننننن
_تازه اولشه
+چیکار دارینن
_با هر ضربه که میزنم میشورمری اگه نشموری از اول شروع می کنم
ویو ا.ت
پسره ی الدنگ من هیچی بهش نگفتم بخاد منو بزنه
۱...۲..۳..۶۷..۸۹..۹۹..
ویو ته
دیدم از هوش رفت بلندش کردم رفتیم عمارتم می خواستم بزارم لبام خورد به لباش چقدر نرم بود
دست و بدنش کلا کبود و خونی بود مجبور شدم خودم عوض
کنم واقعا چرا انقدر نگرانش شدم اه ولش کن لباسشو دراوردم باندپیچی کردم چون لباس نداشت تیشرت خودمو تنش کردم واقعا بدن خوبی داره این دختر رفتم بیرون تو اشپز خونه یه چیزی درست کنم
ویو ا.ت
به هوش امدم دیدم توی یه اتاقم دست و پام باندپیچی شده بود رفتم بیرون از اتاق دیدم یکی داره اشپزی می کنه اون همون پسره تهیونگ بود
ویو ته
دیدم ا.ت داره میاد کمر شو گرفتم ..........
۳.۹k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.