کندکاری

نام تو را می کَند روی میزها هروقت
در دست آن دیوانه می افتاد چاقویی...

#فاضل_نظری
دیدگاه ها (۱)

ای که همه نگاهِ من، خورده گره به روی تو تا نرود نفس زِ تن، پ...

ملموس نامأنوس

حرف برای گفتن زیاد بودوقت کم...بوسیدمت!#سمانه_سوادی

عشق جگر می‌خواهد

احتیاجی به مستی نیستیک فنجان قهوه هم دیوانه ام می کندوقتی می...

چه میخانه ای ست ...هم مست می کند و دیوانه هم تشنه می کند و خ...

#پاییز…شعری ست کهدست هاي‌ من و ” تو “قافیه يآخر آن می شودسخت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط