دوست قدیمی p11
خندهی هول هولکی کردم و به ا.ت نگاه کردم که دیدم داره با لبخند نگاهم میکنه
با شنیدن دوباره صدای اقای نا به خودم اومدم
(برای امروز بسه ... میتونی بری اقای کیم)
به نشونهی احترام ، کمر خم کردم
(ممنون اقای نا)
و بعد دست ا.ت رو گرفتم و زود از اونجا خارج شدم
.
.
.
____
های گایززززز
من برگشتممممم
این باشه تا امشب هم پارت داریمممممم
با شنیدن دوباره صدای اقای نا به خودم اومدم
(برای امروز بسه ... میتونی بری اقای کیم)
به نشونهی احترام ، کمر خم کردم
(ممنون اقای نا)
و بعد دست ا.ت رو گرفتم و زود از اونجا خارج شدم
.
.
.
____
های گایززززز
من برگشتممممم
این باشه تا امشب هم پارت داریمممممم
۱.۴k
۰۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.