تو متعلق به منی پرات ۴
نیلا ویو:چشمامو باز کردم،دیدم جیمین بغلم خوابیده.خیلی رو مخ میشه اینجور وقتا
=سلام،صبح بخیر
+علیک،صبح تو عم بخیر،مگه نگفتی کاریم نداری؟پس چرا بغلم خوابیدی؟هان؟
=دروغ نگفتم،کاریتم نداشتم،بعدشم اشکال داره آدم بغل دوست دخترش بخوابه؟
+چی؟
=یه حرفو دوبار نمیگم
+که اینطور،حالا جنابعالی میشه بفرمایین چرا بیدارم کردین؟
=میخوایم بریم بیرون
+کجا؟
=مامان و بابامو ببینیم
+آها،با کدامین لباس من باید بیام؟
=قبلش میریم لباس بخریم خب
+باشه،حمومتون کجاس؟
=طبقه سوم،ته راهرو،بغل اتاق من عه
+هوم،باشه،میشه بهم یه دست بلوز و شلوار گشاد بدی؟
=برای چی؟
+وا،خب برای اینکه بپوشم دیگه،بدون لباس که نمیشه
=عا،راست میگی،تو برو،من لباستو میزارم دم حموم
+باشه
نیلا ویو:آخیش،آبش گرمه.ولی الان بقیه بفهمن من با این قرار میزارم چی؟اونم با بزرگترین مافیای کره.امیدوارم قضیه کش دار نشه.
=لباستو گذاشتم
+مرسی،چرا از اتاق نمیری بیرون؟نکنه میخوای نگاه کنی؟
=مشکلی داره؟
+آره،از اتاقت یه ۵ دقیقه فقط برو بیرون،لباس بپوشم بیام
=باشه
+اومدم
جیمین ویو:چه کیوت شده...
=خوشگل شدی
+خوشگل بودم،میگم گشنمه،چیزی هست بخورم؟
=آره غذا درست کردم
+تو بلد بودی غذا درست کنی؟ایول،همه چی تمومی...
=چی؟
+هیچی بابا،از دست تو.بریم پایین
مکالمه جیمین و نیلا در طول صبحونه
+میگم که جیمین شی،نمیخوای از پدر و مادرت چیزی برام بگی؟جلوشون سوتی ندم یه وقت
=بابام مثل خودم یه مافیاس،مامانمم یه مهندس کامپیوتر عه
+عه،مامان بابات مثل خودت خفنن ها
=هه،کجاشو دیدی؟دیر شد،سریع بخور و اون لباسی که گذاشتم تو اتاقمو بپوش و بیا پایین
+باشه،الان میام
+اومدم خب
=بریم
سلام قربان،خوش اومدین،لباس هایی که گفته بودین حاضرن،میخواین امتحانشون کنین؟
=آره،نیلا باهاشون برو،من همینجا میشینم
+باشه
کدومو دوست دارید اول بپوشید؟
+اون بنفش یاسی عه رو
+جیمین شی،الووو،هییی
=هان،بله بله
+چطوره؟
=خیلی خوبه،یه کفش و کیف ست عم برامون بیارین،سایز پات چنده؟
+۳۹
=همونی که گفت
بفرمایین قربان،خوش اومدین
+جیمین شی،احیانا اون همه چیزی که خریدی،خیلی زیاد نبود قیمتش؟
=عادی نیس بخوام برات خرید کنم؟
+میزاشتی خودم پولشو میدادم
=از این خبرا نیس،رسیدیم پیاده شو.دستمو بگیر
+اومم،باشه
خوش اومدین ارباب جوان،خانم و آقا توی حال منتظرتونن
=باشه
بچه ها،این پارت مقدارش کم بود
پارت بعد،مثل پارت های قبلی،مقدارش زیاده
لایک و کامنت لطفا
=سلام،صبح بخیر
+علیک،صبح تو عم بخیر،مگه نگفتی کاریم نداری؟پس چرا بغلم خوابیدی؟هان؟
=دروغ نگفتم،کاریتم نداشتم،بعدشم اشکال داره آدم بغل دوست دخترش بخوابه؟
+چی؟
=یه حرفو دوبار نمیگم
+که اینطور،حالا جنابعالی میشه بفرمایین چرا بیدارم کردین؟
=میخوایم بریم بیرون
+کجا؟
=مامان و بابامو ببینیم
+آها،با کدامین لباس من باید بیام؟
=قبلش میریم لباس بخریم خب
+باشه،حمومتون کجاس؟
=طبقه سوم،ته راهرو،بغل اتاق من عه
+هوم،باشه،میشه بهم یه دست بلوز و شلوار گشاد بدی؟
=برای چی؟
+وا،خب برای اینکه بپوشم دیگه،بدون لباس که نمیشه
=عا،راست میگی،تو برو،من لباستو میزارم دم حموم
+باشه
نیلا ویو:آخیش،آبش گرمه.ولی الان بقیه بفهمن من با این قرار میزارم چی؟اونم با بزرگترین مافیای کره.امیدوارم قضیه کش دار نشه.
=لباستو گذاشتم
+مرسی،چرا از اتاق نمیری بیرون؟نکنه میخوای نگاه کنی؟
=مشکلی داره؟
+آره،از اتاقت یه ۵ دقیقه فقط برو بیرون،لباس بپوشم بیام
=باشه
+اومدم
جیمین ویو:چه کیوت شده...
=خوشگل شدی
+خوشگل بودم،میگم گشنمه،چیزی هست بخورم؟
=آره غذا درست کردم
+تو بلد بودی غذا درست کنی؟ایول،همه چی تمومی...
=چی؟
+هیچی بابا،از دست تو.بریم پایین
مکالمه جیمین و نیلا در طول صبحونه
+میگم که جیمین شی،نمیخوای از پدر و مادرت چیزی برام بگی؟جلوشون سوتی ندم یه وقت
=بابام مثل خودم یه مافیاس،مامانمم یه مهندس کامپیوتر عه
+عه،مامان بابات مثل خودت خفنن ها
=هه،کجاشو دیدی؟دیر شد،سریع بخور و اون لباسی که گذاشتم تو اتاقمو بپوش و بیا پایین
+باشه،الان میام
+اومدم خب
=بریم
سلام قربان،خوش اومدین،لباس هایی که گفته بودین حاضرن،میخواین امتحانشون کنین؟
=آره،نیلا باهاشون برو،من همینجا میشینم
+باشه
کدومو دوست دارید اول بپوشید؟
+اون بنفش یاسی عه رو
+جیمین شی،الووو،هییی
=هان،بله بله
+چطوره؟
=خیلی خوبه،یه کفش و کیف ست عم برامون بیارین،سایز پات چنده؟
+۳۹
=همونی که گفت
بفرمایین قربان،خوش اومدین
+جیمین شی،احیانا اون همه چیزی که خریدی،خیلی زیاد نبود قیمتش؟
=عادی نیس بخوام برات خرید کنم؟
+میزاشتی خودم پولشو میدادم
=از این خبرا نیس،رسیدیم پیاده شو.دستمو بگیر
+اومم،باشه
خوش اومدین ارباب جوان،خانم و آقا توی حال منتظرتونن
=باشه
بچه ها،این پارت مقدارش کم بود
پارت بعد،مثل پارت های قبلی،مقدارش زیاده
لایک و کامنت لطفا
۵.۳k
۰۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.