فصل دوم
فصل دوم
۷۷
#مهدیس
خاستم برم اتاق صدای گریه میومد رفتم دیدم ارسلان اعصبی دیانا گریه
م. چیشده
#دیانا
فقط گریه میکردم
ارسلان هم عصبی
یهو مهدیس امد
م. چیشده
د. ه ی چ
ا. مهدیس برو بیرون
م. اما
ا. گفتم برو بیرون
م. ب اش
د. چی میخوای ازم ارسلان .
ا. آماده شو
د. کجا میخوای ببری؟
ا. گفتم آماده شو
ارسلان رف بیرون
آماده شدم
رفتم بیرون
ارسلان رف ماشینش منم نشستم خیلی خیلی تند میرفت
د. کجا میری نگ دار
ا. ساکت شو
د. میگم نگ دار
ا. خفه شووووو
با دادش ساکت شدم
کم گم خوابم برد
#متین
کارام انجام دادم رفتم خونه
ارسلان نیومده بود
گوشیش هم ج نمیداد
زنگ زدم نیکا ببینم اونجاس
م. سلم نیکا خبی
ن. سلام ن دیانا گوشیش خاموشه نیس
م. عه ارسلان هم ج نمیده
ن. نکنه اتفاقی افتاده
م. نمیدونم الان میام اونجا به بچه ها هم بگو بیان
ن. بش
۷۷
#مهدیس
خاستم برم اتاق صدای گریه میومد رفتم دیدم ارسلان اعصبی دیانا گریه
م. چیشده
#دیانا
فقط گریه میکردم
ارسلان هم عصبی
یهو مهدیس امد
م. چیشده
د. ه ی چ
ا. مهدیس برو بیرون
م. اما
ا. گفتم برو بیرون
م. ب اش
د. چی میخوای ازم ارسلان .
ا. آماده شو
د. کجا میخوای ببری؟
ا. گفتم آماده شو
ارسلان رف بیرون
آماده شدم
رفتم بیرون
ارسلان رف ماشینش منم نشستم خیلی خیلی تند میرفت
د. کجا میری نگ دار
ا. ساکت شو
د. میگم نگ دار
ا. خفه شووووو
با دادش ساکت شدم
کم گم خوابم برد
#متین
کارام انجام دادم رفتم خونه
ارسلان نیومده بود
گوشیش هم ج نمیداد
زنگ زدم نیکا ببینم اونجاس
م. سلم نیکا خبی
ن. سلام ن دیانا گوشیش خاموشه نیس
م. عه ارسلان هم ج نمیده
ن. نکنه اتفاقی افتاده
م. نمیدونم الان میام اونجا به بچه ها هم بگو بیان
ن. بش
۴۴.۲k
۲۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.