فصل ۲ پارت۱
ویو ات
۱۰روز از ازدواجمون گذشته بود و تا اینجا همه چیز خوب پیش رفته بود هردو عاشق هن بوریم الانم تنها تو خونم و تهیونگ معمورته
داشتم داخل اتاقشو تمیز میکردم روی میزشو دستمال میکشیدم که دستم خورد روی لیوان آب پرتغال و ریخت روی قرار داد هاب مهمش خدایا منو میکشت کاشک بکشه به فاک میداد لعنتی دیگه کاریش نمیشد کرد همش خیس شده بود جوابشو چی میدادم
۱۰روز از ازدواجمون گذشته بود و تا اینجا همه چیز خوب پیش رفته بود هردو عاشق هن بوریم الانم تنها تو خونم و تهیونگ معمورته
داشتم داخل اتاقشو تمیز میکردم روی میزشو دستمال میکشیدم که دستم خورد روی لیوان آب پرتغال و ریخت روی قرار داد هاب مهمش خدایا منو میکشت کاشک بکشه به فاک میداد لعنتی دیگه کاریش نمیشد کرد همش خیس شده بود جوابشو چی میدادم
۴.۴k
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.