Demon and angel
( part 8. )
- راستی ا/ت امشب تا دیر وقت اینجاییم خب و تو اصلا نباید از کنار من تکون بخوری
+باشه
دین دین دین
(تلفن ا/ت)
+الو
=سلام ا/ت دخترم منم مامانت
+سلام مامان خوبی
=اره دخترم
+کاری داشتی؟؟
=اره میخواستم بهت بگم منو زن عموت چند روز میریم خونهی ما مواظب خودتون باشین
+باشه مامان ممنون
=خدافظ دختر عزیزم
+خدافظ
-کی بود
+مامانم بود گفت چند روز با مامانت میرن خونه ی ما
-اهان باشه
پرش زمانی به آخر مهمون
نامجون یکم مست بود ولی میتونست خودشو کنترل کنه
+هی اوپا به چه جرعت مست کردی مگه خودت نمیگی اینجور جاها نباید کارای احمقانه کنی ها؟
ویو نامجون
وای ا/ت امشب خیلی جذاب بود خیلی هورنی شدم با اون هیکلش ولی باید خودمو کنترل کنم
-هی ا/ت
+بله
-میگم ...چیزه.....
+بگو خب
-خب تو .....دوست پسر داری؟؟
+نه
-پس من از الان دوست پسرتم
+هی حالا مستی داری چرت و پرت میگی وقتی هوشیار شدی میفهمی چه زری زدی
-هی من الان هوشیارم و میفهمم که چی میگم من .... من..... واقعا دوستت دارم
+هااااااا؟؟؟ ینی چی؟؟؟
-خب اشکالی نداره از همون اولم میدونستم به من حس نداری
+نه خب آخه من ازت خوشم میاد بعد فک کردم تو منو دوست نداری
-ینی الان منو دوست داری و حسم به طرفه نیست؟
+خب..... امممم اره منم ..... د.وس..ت دارم
-بیا بغلم
+رفتم و بغلش کردم و در گوشم گفت.......
پایان
مرسی از حمایتاتون
- راستی ا/ت امشب تا دیر وقت اینجاییم خب و تو اصلا نباید از کنار من تکون بخوری
+باشه
دین دین دین
(تلفن ا/ت)
+الو
=سلام ا/ت دخترم منم مامانت
+سلام مامان خوبی
=اره دخترم
+کاری داشتی؟؟
=اره میخواستم بهت بگم منو زن عموت چند روز میریم خونهی ما مواظب خودتون باشین
+باشه مامان ممنون
=خدافظ دختر عزیزم
+خدافظ
-کی بود
+مامانم بود گفت چند روز با مامانت میرن خونه ی ما
-اهان باشه
پرش زمانی به آخر مهمون
نامجون یکم مست بود ولی میتونست خودشو کنترل کنه
+هی اوپا به چه جرعت مست کردی مگه خودت نمیگی اینجور جاها نباید کارای احمقانه کنی ها؟
ویو نامجون
وای ا/ت امشب خیلی جذاب بود خیلی هورنی شدم با اون هیکلش ولی باید خودمو کنترل کنم
-هی ا/ت
+بله
-میگم ...چیزه.....
+بگو خب
-خب تو .....دوست پسر داری؟؟
+نه
-پس من از الان دوست پسرتم
+هی حالا مستی داری چرت و پرت میگی وقتی هوشیار شدی میفهمی چه زری زدی
-هی من الان هوشیارم و میفهمم که چی میگم من .... من..... واقعا دوستت دارم
+هااااااا؟؟؟ ینی چی؟؟؟
-خب اشکالی نداره از همون اولم میدونستم به من حس نداری
+نه خب آخه من ازت خوشم میاد بعد فک کردم تو منو دوست نداری
-ینی الان منو دوست داری و حسم به طرفه نیست؟
+خب..... امممم اره منم ..... د.وس..ت دارم
-بیا بغلم
+رفتم و بغلش کردم و در گوشم گفت.......
پایان
مرسی از حمایتاتون
۴.۷k
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.