بقیه پارت7
<br>
سینم خیلی درد گرفت واقعا محکم زد<br>
دستم رو گذاشتم رویه سینم با دست هایی ک کبود بودنو درد میکردن<br>
سینمو مالیدم<br>
+ببخشید(اروم)<br>
کوک رفت نشست رویه تختش<br>
من همونجا وایستادم<br>
*پرش زمانی*<br>
الان یک ساعته وایستادمو پاهام دیگه درد میکنن کوک تویه گوشیشه گفته بهم نشینم زمینو کثیف میکنم گفته همونجا وایستم<br>
پام خیلی درد میکرد<br>
شروع کردم به کندن پوست دستم<br>
کوک گوشیشو از جلو صورتش برداشت دید دارم مظلوم نگاهش میکنم <br>
باز گوشیو گرفت جلو. صورتشو هیچی نگفت! <br>
ادامه دارد...
سینم خیلی درد گرفت واقعا محکم زد<br>
دستم رو گذاشتم رویه سینم با دست هایی ک کبود بودنو درد میکردن<br>
سینمو مالیدم<br>
+ببخشید(اروم)<br>
کوک رفت نشست رویه تختش<br>
من همونجا وایستادم<br>
*پرش زمانی*<br>
الان یک ساعته وایستادمو پاهام دیگه درد میکنن کوک تویه گوشیشه گفته بهم نشینم زمینو کثیف میکنم گفته همونجا وایستم<br>
پام خیلی درد میکرد<br>
شروع کردم به کندن پوست دستم<br>
کوک گوشیشو از جلو صورتش برداشت دید دارم مظلوم نگاهش میکنم <br>
باز گوشیو گرفت جلو. صورتشو هیچی نگفت! <br>
ادامه دارد...
۴.۵k
۰۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.