دنیایی دیگر پارت۱
بزارین توضیح بدم بعد شروع کنیم:
شما و دوتا از دوستام تو این فن فیک هستین اسمارو بعد میگم
ماچهارتا دوست صمیمی هستیم منم هستما😐
بعد قرارخ شخصیتای توکیو ریونجرز بیان تو دیای ما
و ما یعنی تو ودوستام تو خونه منید
و خونوادهامون با هم رفتن سفر
اسم ها:
مینا(این منم)
ا/ت
هستی
زهرا
اسمایی که ا/ت مارو صدا میزنه:
مینا:مامان
زهرا:خاله
هستی:مامان بزرگ(البته وقتی ا/ت میگه هستی اعصابش میرو توهم بهش میگید هستی)
اسمایی که مینا صداشون میکنه:
ا/ت:بچم
زهرا:عشقم یا زهریو
هستی:مامانی یا هستیو
اسمایی که هستی صدا مزنه:
مینا: بچم
ا/ت:ا/ت
زهرا:زهرا
ایشون فقط رو من اسم ناده اونوقت من هرکیو میبینم واس اینکه یادم نره اسم مینم
اسمایی که زهرا صدامون میکه:
مینا:مینی
ا/ت:ا/تی
هستی: هستی
خب شروع:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو مینا*
بیدار شدم ساعت یک ظهر بید انقدر خستم بود ولی خب باید بلند میشدم یهکم ناحار اماده میکردم زهرا هم امروز کلاس داشت نرفت خاک بر سری
اومدم نودل درست کنم اب که جوش اومد نودلارو ریکتم یکم بعد موادشو و کاراشو انجام دادم سفره انداختم رفتم اونا رو بلند کردم
هستی:خر چرا بیدارم میکنی خوابم میاد(بگم هستی عینکیه یادم نبود)
زهرا:ولم کن بابا
تو.مینو خوابم میاد
من.بلندشین بلندشین نشستن جاشون گرم و نرم رفتم ناحار درست کردم برین دست صورتتونو بشورین
رفتن دست صورتشونو شستن خواستن بیان تو خونه که زهرا جیغ زد
ویو زهرا*
داشتم با کله میخوردم زمین کلی اب زدم صورتم بعد با تستیو ا.ت بازی مردیم خیس اب بودیم اومدیم بریم تو خونه لباسامونو عوض کنیم که دوتا پسرو تو حیاط دیدم و جیغ کشیدم
ویو مینا*
اومدم بیرون بایه جارو
من.چیشده چیشده
ا.ت.مینا اینا.....اینا
من و ا.ت.دراکن و مایکین کهههه
هستی.همون مال توکیو ریونجرز
زهرا.هن چی میگین شما(ایشون اصن انیمه نمیبینه ارمیه جاش بعد من هم ارمیم هم اوتاکو)
من.مینا باید مطمعن شم
ا.ت.چطور؟
من.ازشون بپرسم
ا.ت.اوک. منم هستم
من.لو مانجیرو سانو؟....ا.ت توهم یه چی بگو
ا.ت.لو کن ریوگوجی؟.....درست گفتم مگه نع؟
من.اره اره بنظرت حالا فهمیدن؟
ا.ت.نمد والا
دراکن دم گوشه مایکی.بنظرت اینا میدونن میتونیم بفهمیم چی میگن؟
مایکی.فک نکنم ولی ولشون کن خیلی داره داستین طنز میشه
زهرا.مگه مسخره شماییم
مینا.خیلی ممنونم واس این حرفتون بدویین برین تو خونه
دراکن.چرا باید بریم تو خونه چند تا دختر؟
ا.ت.چون که جایی واس رفتن ندارین
مینا.گرمه عزیز هوارو نمیبینی بدویین تو خونه غذا یخ کرد
میناهم یعنی من رفتم غذا درست کردم واس اینا
ساعت ۴ بعد از ظهر*
مینا.الوو مایکی
مایکی.مگه با تلفن حرف میزنی میگی الو
زهرا.ولش کن اون همیشه یه تختش کمه
مینا.تخته کی کمه تخته بدمش
هستی.تخته ا.ت نیازمنده خودایی
ا.ت.تخته خودت کمه
مینه.مامانی برام اب میاری؟
هستی.من نوکرتم بچه؟خودت بلندشو بیار واس منم بیار
مینا.نخواستم بابا
مایکی.میگم هنو اسمتونو نگفتیم
مینا.من مینام این ا/ت اونم هستی اون یکیم زهرا
مایکی.اوکی
مینا.بریم پارک؟
زهرا.نه
هستی.نه
ا.ت. اره
مایکی.اوهوم
دراکن.اوهوم
مینا.پس اماده شین
زهرا. منو هستی نمیایم
مینا.باشه ولی بعدشم میریم خرید
زهرا.خستمه
هستی.منم خودتون برین
شما و دوتا از دوستام تو این فن فیک هستین اسمارو بعد میگم
ماچهارتا دوست صمیمی هستیم منم هستما😐
بعد قرارخ شخصیتای توکیو ریونجرز بیان تو دیای ما
و ما یعنی تو ودوستام تو خونه منید
و خونوادهامون با هم رفتن سفر
اسم ها:
مینا(این منم)
ا/ت
هستی
زهرا
اسمایی که ا/ت مارو صدا میزنه:
مینا:مامان
زهرا:خاله
هستی:مامان بزرگ(البته وقتی ا/ت میگه هستی اعصابش میرو توهم بهش میگید هستی)
اسمایی که مینا صداشون میکنه:
ا/ت:بچم
زهرا:عشقم یا زهریو
هستی:مامانی یا هستیو
اسمایی که هستی صدا مزنه:
مینا: بچم
ا/ت:ا/ت
زهرا:زهرا
ایشون فقط رو من اسم ناده اونوقت من هرکیو میبینم واس اینکه یادم نره اسم مینم
اسمایی که زهرا صدامون میکه:
مینا:مینی
ا/ت:ا/تی
هستی: هستی
خب شروع:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو مینا*
بیدار شدم ساعت یک ظهر بید انقدر خستم بود ولی خب باید بلند میشدم یهکم ناحار اماده میکردم زهرا هم امروز کلاس داشت نرفت خاک بر سری
اومدم نودل درست کنم اب که جوش اومد نودلارو ریکتم یکم بعد موادشو و کاراشو انجام دادم سفره انداختم رفتم اونا رو بلند کردم
هستی:خر چرا بیدارم میکنی خوابم میاد(بگم هستی عینکیه یادم نبود)
زهرا:ولم کن بابا
تو.مینو خوابم میاد
من.بلندشین بلندشین نشستن جاشون گرم و نرم رفتم ناحار درست کردم برین دست صورتتونو بشورین
رفتن دست صورتشونو شستن خواستن بیان تو خونه که زهرا جیغ زد
ویو زهرا*
داشتم با کله میخوردم زمین کلی اب زدم صورتم بعد با تستیو ا.ت بازی مردیم خیس اب بودیم اومدیم بریم تو خونه لباسامونو عوض کنیم که دوتا پسرو تو حیاط دیدم و جیغ کشیدم
ویو مینا*
اومدم بیرون بایه جارو
من.چیشده چیشده
ا.ت.مینا اینا.....اینا
من و ا.ت.دراکن و مایکین کهههه
هستی.همون مال توکیو ریونجرز
زهرا.هن چی میگین شما(ایشون اصن انیمه نمیبینه ارمیه جاش بعد من هم ارمیم هم اوتاکو)
من.مینا باید مطمعن شم
ا.ت.چطور؟
من.ازشون بپرسم
ا.ت.اوک. منم هستم
من.لو مانجیرو سانو؟....ا.ت توهم یه چی بگو
ا.ت.لو کن ریوگوجی؟.....درست گفتم مگه نع؟
من.اره اره بنظرت حالا فهمیدن؟
ا.ت.نمد والا
دراکن دم گوشه مایکی.بنظرت اینا میدونن میتونیم بفهمیم چی میگن؟
مایکی.فک نکنم ولی ولشون کن خیلی داره داستین طنز میشه
زهرا.مگه مسخره شماییم
مینا.خیلی ممنونم واس این حرفتون بدویین برین تو خونه
دراکن.چرا باید بریم تو خونه چند تا دختر؟
ا.ت.چون که جایی واس رفتن ندارین
مینا.گرمه عزیز هوارو نمیبینی بدویین تو خونه غذا یخ کرد
میناهم یعنی من رفتم غذا درست کردم واس اینا
ساعت ۴ بعد از ظهر*
مینا.الوو مایکی
مایکی.مگه با تلفن حرف میزنی میگی الو
زهرا.ولش کن اون همیشه یه تختش کمه
مینا.تخته کی کمه تخته بدمش
هستی.تخته ا.ت نیازمنده خودایی
ا.ت.تخته خودت کمه
مینه.مامانی برام اب میاری؟
هستی.من نوکرتم بچه؟خودت بلندشو بیار واس منم بیار
مینا.نخواستم بابا
مایکی.میگم هنو اسمتونو نگفتیم
مینا.من مینام این ا/ت اونم هستی اون یکیم زهرا
مایکی.اوکی
مینا.بریم پارک؟
زهرا.نه
هستی.نه
ا.ت. اره
مایکی.اوهوم
دراکن.اوهوم
مینا.پس اماده شین
زهرا. منو هستی نمیایم
مینا.باشه ولی بعدشم میریم خرید
زهرا.خستمه
هستی.منم خودتون برین
۲.۶k
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.