رمان: جونگکوک مافیا
رمان: جونگکوک مافیا
♡♡&♡♡
part ۲۳
جیهوپ خوشحال بود ک یهو ی مردع بلند شد و با عربدع گفت: این دختر تقلب کرده
مردع: سریعا پول بده
ا. ت: واسه من شاخ نشو فک کردی کی هستی؟
مردع: من دستیار ارباب بزرگ ترین مافیای جهانم
جیهوپ: اجازه هست بدونم مردع یا زن؟
مردع: اربابم پادشاه مافیا هاس
جیهوپ: چ جالب کسی ک جلوت وایساده ملکه مافیا هاس مین ا. ت(حالت مسخرع کننده)
ا. ت: فهمیدی کی هستم؟
مردع: بله
ا. ت: حالا گمشو
ویو راوی))))
خب ا. ت و جیهوپ داشتن میرفتن ک صدای عربده یکی اومد ک میگفت: میکشمت مین ا. تتتتتتتت
مردع داشت تفنگو شلیک میکرد ک یکی زود تر بهش شلیک کرد و مردع افتاد زمین
جیهوپ: ا. تتتت خوبی
ا. ت: خوبم هوپی
جیهوپ: کییی ب این مرد شلیک کرد؟؟؟
ویو هوپی)))
دیدم ی مردع ک ماسک مشکی زده و صورتش معلوم نیس گفت من
هوپی: کی هستی
مردع: یکی(با بغض ب ا.ت نگاه کرد)
ا. ت: ممنونم ازتون
مردع: خاهش میکنم میگم میشه واستون کار کنم ب عنوان بادیگارد؟
هوپی: ن بابا؟
ادامه ۳۰ لایک
بچه ها گوشیییی ندارم رمزشو نمیدونممممممم دعوا کنید رمزشو بگههههه
♡♡&♡♡
part ۲۳
جیهوپ خوشحال بود ک یهو ی مردع بلند شد و با عربدع گفت: این دختر تقلب کرده
مردع: سریعا پول بده
ا. ت: واسه من شاخ نشو فک کردی کی هستی؟
مردع: من دستیار ارباب بزرگ ترین مافیای جهانم
جیهوپ: اجازه هست بدونم مردع یا زن؟
مردع: اربابم پادشاه مافیا هاس
جیهوپ: چ جالب کسی ک جلوت وایساده ملکه مافیا هاس مین ا. ت(حالت مسخرع کننده)
ا. ت: فهمیدی کی هستم؟
مردع: بله
ا. ت: حالا گمشو
ویو راوی))))
خب ا. ت و جیهوپ داشتن میرفتن ک صدای عربده یکی اومد ک میگفت: میکشمت مین ا. تتتتتتتت
مردع داشت تفنگو شلیک میکرد ک یکی زود تر بهش شلیک کرد و مردع افتاد زمین
جیهوپ: ا. تتتت خوبی
ا. ت: خوبم هوپی
جیهوپ: کییی ب این مرد شلیک کرد؟؟؟
ویو هوپی)))
دیدم ی مردع ک ماسک مشکی زده و صورتش معلوم نیس گفت من
هوپی: کی هستی
مردع: یکی(با بغض ب ا.ت نگاه کرد)
ا. ت: ممنونم ازتون
مردع: خاهش میکنم میگم میشه واستون کار کنم ب عنوان بادیگارد؟
هوپی: ن بابا؟
ادامه ۳۰ لایک
بچه ها گوشیییی ندارم رمزشو نمیدونممممممم دعوا کنید رمزشو بگههههه
۳۰.۴k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.