تکپارتی درخواستی
وقتی همش بیهوش میشدی و جیهوپ خیلی نگرانت بود...
☆ویو جیهوپ☆
آه...خدای من...نمیدونم چی کار کنم.ا/ت خیلی حالش بده. این مدت همش یکسره درحال بیهوش شدنه. ۵ روز پیش رفتیم برای چکاپ و هر دو با نتیجه خیلی شکه شدیم. اون باید جراحی میکرد ولی احتمال زنده بودنش۱۰ درصده.
این چند روز باهاش صحبت کردم که حداقل شانست رو امتحان کن و برای عمل جراحی رضایت بده ولی جوابش همون همیشگی یعنی( نه) هستش.
تصمیم گرفتم امروز ببرمش به یه چمن زار و درمورد این موضوع دوباره باهاش حرف بزنم...
(گذر زمان به ۳ ساعت بعد...)
جیهوپ: خوب بگو ببینم اینجا رو دوست داری؟
ا/ت: اره اینجا خیلی قشنگه...
جیهوپ:خوشحالم که اینجا رو دوست داری:)
ا/ت: ببینم میخوای چیزی بگی؟ اخه رفتارت عجیب شده.
جیهوپ: درست فهمیدی. میخواستم درمورد بیماریت صح...
ا/ت: بسه جیهوپ. دیگه نمیخوام چیزی بشنوم.
جیهوپ: اما...
ا/ت: اما نداریم. من نمیخوام بمیرم و ترکت کنم میفهمی؟(با بغض. اخرش با داد)
جیهوپ: ولی تو قرار نیست بمیری من قول میدم(بغض).....به من اعتماد میکنی سنجابم؟
ا/ت: معلومه که اعتماد میکنم.فقط به خاطر تو به این عمل رضایت میدم.
جیهوپ: پس بیا کلی از وقتمون استفاده کنیم و به خوشی زندگی کنیم...
ا/ت: من تا اخر خط زندگیم همراهت هستم مستر جانگ:)
☆ویو راوی☆
در همون حین تعدادی پروانه افسانه ای در کناره ان دو به پرواز در امدند و صحنه ای دلنشین و تکرار نشدنی را تقدیم آن دو کردند...
و اینم یه تکپارتی دیگه که درخواستی یکی از عزیزان بود🌿امیدوارم خوشتون اومده باشه...🌱🐿
☆ویو جیهوپ☆
آه...خدای من...نمیدونم چی کار کنم.ا/ت خیلی حالش بده. این مدت همش یکسره درحال بیهوش شدنه. ۵ روز پیش رفتیم برای چکاپ و هر دو با نتیجه خیلی شکه شدیم. اون باید جراحی میکرد ولی احتمال زنده بودنش۱۰ درصده.
این چند روز باهاش صحبت کردم که حداقل شانست رو امتحان کن و برای عمل جراحی رضایت بده ولی جوابش همون همیشگی یعنی( نه) هستش.
تصمیم گرفتم امروز ببرمش به یه چمن زار و درمورد این موضوع دوباره باهاش حرف بزنم...
(گذر زمان به ۳ ساعت بعد...)
جیهوپ: خوب بگو ببینم اینجا رو دوست داری؟
ا/ت: اره اینجا خیلی قشنگه...
جیهوپ:خوشحالم که اینجا رو دوست داری:)
ا/ت: ببینم میخوای چیزی بگی؟ اخه رفتارت عجیب شده.
جیهوپ: درست فهمیدی. میخواستم درمورد بیماریت صح...
ا/ت: بسه جیهوپ. دیگه نمیخوام چیزی بشنوم.
جیهوپ: اما...
ا/ت: اما نداریم. من نمیخوام بمیرم و ترکت کنم میفهمی؟(با بغض. اخرش با داد)
جیهوپ: ولی تو قرار نیست بمیری من قول میدم(بغض).....به من اعتماد میکنی سنجابم؟
ا/ت: معلومه که اعتماد میکنم.فقط به خاطر تو به این عمل رضایت میدم.
جیهوپ: پس بیا کلی از وقتمون استفاده کنیم و به خوشی زندگی کنیم...
ا/ت: من تا اخر خط زندگیم همراهت هستم مستر جانگ:)
☆ویو راوی☆
در همون حین تعدادی پروانه افسانه ای در کناره ان دو به پرواز در امدند و صحنه ای دلنشین و تکرار نشدنی را تقدیم آن دو کردند...
و اینم یه تکپارتی دیگه که درخواستی یکی از عزیزان بود🌿امیدوارم خوشتون اومده باشه...🌱🐿
۱۱.۴k
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.