شوهر سخت گیر من پارت ۲۰
«شوهر سخت گیر من»
𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟐𝟎
«شب»
ا.ت ویو:
خونه برگشتم یکم ناراحت بودم ولی
دیگه رفته جونگکوک رو چیکار کنم
اگه فکر کنه من از قصد سقطش کردم
چی اگه باورم نکنه اگه زیاد ناراحت شه
چی این اگه اگه ها ذهنمو حسابی در گیر
کردن بیخال شدم میلی به غذا خوردن نداشتم رفتم تو اتاقم به جونگکوک زنگ زدم
کوک: الو سلام عشقم خوبی
ا.ت: مرسی تو چطوری کی میایین
کوک: امشب که نمیشه
ا.ت: اها یعنی امشب نمیایی پس کی
کوک: فردا ظهر
ا.ت: بای عشقم
ا.ت: بای
خوب شد سراغ بچه رو نگرفت و گرنه
بد بخت میشدم ایی ا.ت واقعا زندگیت
سخت شده این همه بالا چرا باید سر تو
بیاد از همه چی خسته شدم
رفتم حموم وانو پر اب ولرم کردم و
لباسامو کشیدم توان نشستم خودمو
شستم یه چند دقیقه تو وان بودم
و بیرون اومدم با حوله خودمو خشک
کردم یه لباس خواب پوشیدم و موهامو
خشک و شونه کردن و رفتم تو تخت پتو
رو روی خودم کشیدمو خوابم برد
__________
«صبح»
ا.ت ویو:
صبح بیدار شدم سرم یکم درد میکرد
پاشدم کارای لازمو انجام دادم«منظور مسواک کردن دندان شستن صورتو و.... »
رفتم حموم یه لباس پوشیدم«اسلاید ۲»امروز باید
میرفتم عمل کنم پی راه افتادم به سمت
بیمارستان وقتی وارد بیمارستان شدم
ا.ت: سلام
؟ :سلام
ا.ت: دکتر*** هستن
؟ :شما
ا.ت: جئون ا.ت
؟ : اها خانوم ا.ت دکتر منتظرتونن
ا.ت: ممنون
رفتم اتاق دکتر
د: برای عمل اماده این
ا.ت: بله
د: باید این برگه هارو امضا کنید
برگه رو خوندم من امضا کردم ولی
به امضای جونگکوک هم نیاز داشت
ا.ت: دکتر اینکه به امضای همسرمم نیاز
داره
د: اره باید ایشونم امضا کنن
ا.ت: اما همسرم الان نیستن میشه یه کاری کنین
د: باشه
ا.ت: خیلی ممنونم
د: خاهش میکنم
من لباسامو عوض کردمو یه لباس
پوشیدم و رفتم اتاق عمل یه داروی
بیهوشی بهم زدنو سیاهی مطلق..
________
«بعد عمل»
ا.ت: ممنونم ازتون
د: این برگه هارو باید با خودتون داشته باشید گمشون نکنید
ا.ت: ممنون
ازون جا رفتم بیرون پولو دادم و از بیمارستان خارج شدم یه تاکسی گرفتم و راه افتادم خونه خونه که رسیدم دیدم که.......
ادامه دارد...
شرط:
𝑳𝒊𝒌𝒆:𝟒𝟎
𝑪𝒂𝒎𝒂𝒏𝒕: حتما بزارین اجباریه کامنت
𝑭𝒍𝒐𝒘𝒆𝒓:𝟒𝟎𝟎
بچه ها پارت بعدی اماده است اگه ۱۲ نفر دیگه فالوم کنن و شما لایک و کامنت بزارین پارت بعدیو میزارم
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
#فیک
#سناریو
#اسمات
#وانشات
𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟐𝟎
«شب»
ا.ت ویو:
خونه برگشتم یکم ناراحت بودم ولی
دیگه رفته جونگکوک رو چیکار کنم
اگه فکر کنه من از قصد سقطش کردم
چی اگه باورم نکنه اگه زیاد ناراحت شه
چی این اگه اگه ها ذهنمو حسابی در گیر
کردن بیخال شدم میلی به غذا خوردن نداشتم رفتم تو اتاقم به جونگکوک زنگ زدم
کوک: الو سلام عشقم خوبی
ا.ت: مرسی تو چطوری کی میایین
کوک: امشب که نمیشه
ا.ت: اها یعنی امشب نمیایی پس کی
کوک: فردا ظهر
ا.ت: بای عشقم
ا.ت: بای
خوب شد سراغ بچه رو نگرفت و گرنه
بد بخت میشدم ایی ا.ت واقعا زندگیت
سخت شده این همه بالا چرا باید سر تو
بیاد از همه چی خسته شدم
رفتم حموم وانو پر اب ولرم کردم و
لباسامو کشیدم توان نشستم خودمو
شستم یه چند دقیقه تو وان بودم
و بیرون اومدم با حوله خودمو خشک
کردم یه لباس خواب پوشیدم و موهامو
خشک و شونه کردن و رفتم تو تخت پتو
رو روی خودم کشیدمو خوابم برد
__________
«صبح»
ا.ت ویو:
صبح بیدار شدم سرم یکم درد میکرد
پاشدم کارای لازمو انجام دادم«منظور مسواک کردن دندان شستن صورتو و.... »
رفتم حموم یه لباس پوشیدم«اسلاید ۲»امروز باید
میرفتم عمل کنم پی راه افتادم به سمت
بیمارستان وقتی وارد بیمارستان شدم
ا.ت: سلام
؟ :سلام
ا.ت: دکتر*** هستن
؟ :شما
ا.ت: جئون ا.ت
؟ : اها خانوم ا.ت دکتر منتظرتونن
ا.ت: ممنون
رفتم اتاق دکتر
د: برای عمل اماده این
ا.ت: بله
د: باید این برگه هارو امضا کنید
برگه رو خوندم من امضا کردم ولی
به امضای جونگکوک هم نیاز داشت
ا.ت: دکتر اینکه به امضای همسرمم نیاز
داره
د: اره باید ایشونم امضا کنن
ا.ت: اما همسرم الان نیستن میشه یه کاری کنین
د: باشه
ا.ت: خیلی ممنونم
د: خاهش میکنم
من لباسامو عوض کردمو یه لباس
پوشیدم و رفتم اتاق عمل یه داروی
بیهوشی بهم زدنو سیاهی مطلق..
________
«بعد عمل»
ا.ت: ممنونم ازتون
د: این برگه هارو باید با خودتون داشته باشید گمشون نکنید
ا.ت: ممنون
ازون جا رفتم بیرون پولو دادم و از بیمارستان خارج شدم یه تاکسی گرفتم و راه افتادم خونه خونه که رسیدم دیدم که.......
ادامه دارد...
شرط:
𝑳𝒊𝒌𝒆:𝟒𝟎
𝑪𝒂𝒎𝒂𝒏𝒕: حتما بزارین اجباریه کامنت
𝑭𝒍𝒐𝒘𝒆𝒓:𝟒𝟎𝟎
بچه ها پارت بعدی اماده است اگه ۱۲ نفر دیگه فالوم کنن و شما لایک و کامنت بزارین پارت بعدیو میزارم
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
#فیک
#سناریو
#اسمات
#وانشات
۸۲.۵k
۲۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.