معشوقه ی کیم
#معشوقه_ی_کیم
پارت ۱۶
تهیونگ = از پلا ها رفتم پایین و رفتم تو آشپزخونه و خوراکی ها و برداشتم و بردم تو اتاق کارم . داشتم فایل ها رو چک میکردم که یهو هوس ویسکی کردم ( یه نوع مشروب ) به سباستین گفتم که یه شیشه ویسکی برام بیاره . ۲ ساعت گذشت ساعت حدود ۹ شب بود . بیشتر از ۳ شیشه خوردم اما هنوز مست نشدم . پاشدم رفتم تو اتاق هان سو هنوز خواب بود رفتن بالا سرش موهاشو زدم کنار و آروم گفتم : خانم پاشو شب شد ناله کرد و گفت ای بابا بعدش پاشد و رفت دستشویی رختخواب رو مرتب کردم هان سو از دستشویی اومد و گفت : من گشنمه بریم شام بخوریم . باشه گفتم و رفتیم پایین شام حاضر بود اما نونا هنوز اونجا بود نشستیم که نونا هم اومد. غذا ی دریایی داشتیم شروع کردیم به خوردن که دیدم هان سو نمیخوره گفتم : چرا نمیخوری بدمزست؟؟؟ گفت : نه قیافش که خوبه ولی من به غذای دریایی حساسیت دارم گفتم : خوب جاجانگمیون میخوای برات سفارش بدم؟؟؟ سری تکون داد و رفتم گوشی رو برداشتم و سفارش دادم . رفتم نشستم نونا گفت : انقدر لوس آخه ؟؟؟ با عصبانیت گفتم : مگه نشنیدی گفت که حساسیت داره؟؟ شامت رو خوردی؟؟ حالا خوش اومدی
پارت ۱۶
تهیونگ = از پلا ها رفتم پایین و رفتم تو آشپزخونه و خوراکی ها و برداشتم و بردم تو اتاق کارم . داشتم فایل ها رو چک میکردم که یهو هوس ویسکی کردم ( یه نوع مشروب ) به سباستین گفتم که یه شیشه ویسکی برام بیاره . ۲ ساعت گذشت ساعت حدود ۹ شب بود . بیشتر از ۳ شیشه خوردم اما هنوز مست نشدم . پاشدم رفتم تو اتاق هان سو هنوز خواب بود رفتن بالا سرش موهاشو زدم کنار و آروم گفتم : خانم پاشو شب شد ناله کرد و گفت ای بابا بعدش پاشد و رفت دستشویی رختخواب رو مرتب کردم هان سو از دستشویی اومد و گفت : من گشنمه بریم شام بخوریم . باشه گفتم و رفتیم پایین شام حاضر بود اما نونا هنوز اونجا بود نشستیم که نونا هم اومد. غذا ی دریایی داشتیم شروع کردیم به خوردن که دیدم هان سو نمیخوره گفتم : چرا نمیخوری بدمزست؟؟؟ گفت : نه قیافش که خوبه ولی من به غذای دریایی حساسیت دارم گفتم : خوب جاجانگمیون میخوای برات سفارش بدم؟؟؟ سری تکون داد و رفتم گوشی رو برداشتم و سفارش دادم . رفتم نشستم نونا گفت : انقدر لوس آخه ؟؟؟ با عصبانیت گفتم : مگه نشنیدی گفت که حساسیت داره؟؟ شامت رو خوردی؟؟ حالا خوش اومدی
۴.۷k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.