پارت اخر
کلی خوراکی برای ات خریدمو بعد سوپر مارکتم رفتم براش یه عروسک گرفتمو به سمت خونه رفتم.
ویو ات
از خواب بیدار شدم و داشتم اشپزی میکردم که دستای یکی دورم حلقه شد
=بیبیم چطوره
+خوبم
=بابت امروز معذرت میخوام
+مهم نیس تو این یه هفته عادت کردم
اروم بلندمو کرد و گذاشتم رو اپن
=ولی من دلم نمیخواد عادت کنی
+.....
=بیب من معذرت میخوام قول میدم این یه هفته ای که باهات خوب نبودمو جبران کنم باشه تازه من قراره یه هفته سر کار نرم هوم
+واقعااا
=اره
+اخجوننن
=هوم بخشیدی
+اره
=اوم پس بیا با هم خوراکی بخوریم تازه ببین عروسکم برات خریدم
+وایییی خیلی خوشگلههه
=اوهوم بیشتر از من
+نه تو بهترینی
=:) دوست دارم
+منم
پایاننننننن
ویو ات
از خواب بیدار شدم و داشتم اشپزی میکردم که دستای یکی دورم حلقه شد
=بیبیم چطوره
+خوبم
=بابت امروز معذرت میخوام
+مهم نیس تو این یه هفته عادت کردم
اروم بلندمو کرد و گذاشتم رو اپن
=ولی من دلم نمیخواد عادت کنی
+.....
=بیب من معذرت میخوام قول میدم این یه هفته ای که باهات خوب نبودمو جبران کنم باشه تازه من قراره یه هفته سر کار نرم هوم
+واقعااا
=اره
+اخجوننن
=هوم بخشیدی
+اره
=اوم پس بیا با هم خوراکی بخوریم تازه ببین عروسکم برات خریدم
+وایییی خیلی خوشگلههه
=اوهوم بیشتر از من
+نه تو بهترینی
=:) دوست دارم
+منم
پایاننننننن
۱۴.۲k
۲۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.