عاشق خدمتکارم شدم پارت ۱۶
گفتم.....
کوک : به چه جرئتی دوباره حسابای شرکت رو بالا کشیدی قبلا بهت اخطار داده بودم که دوباره اینکار رد نکنی اما انگار تو زبون آدمیزاد حالیت نمیشه
جین وو : نه دفعه ی قبلی نه این دفعه کاره من نبود داری اشتباه میکنی
کوک : هِه ( پوزخند) فک کردی اینقدر سادم که گولت رو بخورم اشتباه بزرگی مرتکب شدی
جین وو : این...این کار من نبود تنها اشتباه بزرگی که تو زندگیم انجام دادم قمار کردن خواهرم بود.....شاید همه حتی خواهرم فک کنن قلبم از سنگه و حتی یکم پشیمونی ندارم به خاطر کارهایی که انجام دادم.... اما....اما ته دلم از کاری که با خواهرم.....عزیز ترین کسم کردم از خودم متنفرمم
کوک : اوممممم سخنرانیه خوبی بود تحت تاثیر قرار گرفتم اما....باید تقاص کارت رو پس بدی
جین وو : با اینکه هیچ اشتباهی مرتکب نشدم اما باشه هرچی باشه قبول میکنم
کوک : هرچی.......(با نیشخند)
جین وو : هر......هرچی ف....فقط خواهش میکنم با خواهرم کاری نداشته باش
اون بیگناه ترین آدم توی این بازیه
کوک : متاسفم اما تو قراره با دیدن زجر کشیدن خواهرت تقاص پس بدی
جین وو : چ....چی
کوک : گفتم که باید ببینی چطور خواهرت زجر میکشه میخوام ببینی که چطور از شدت ناراحتی پرپر میشه
جین وو : چیکار....... چیکار میخوای بکنی لعنتی (باداد)
کوک : آآآآآآآ.......فک نمیکنم در جایگاهی باشی که سرم داد بزنی
جین وو : چیکار میخوای بکنیییی ( با صدای نیمه بلند)
کوک : خوب راستش باید بگم که میخوام.......
کوک : به چه جرئتی دوباره حسابای شرکت رو بالا کشیدی قبلا بهت اخطار داده بودم که دوباره اینکار رد نکنی اما انگار تو زبون آدمیزاد حالیت نمیشه
جین وو : نه دفعه ی قبلی نه این دفعه کاره من نبود داری اشتباه میکنی
کوک : هِه ( پوزخند) فک کردی اینقدر سادم که گولت رو بخورم اشتباه بزرگی مرتکب شدی
جین وو : این...این کار من نبود تنها اشتباه بزرگی که تو زندگیم انجام دادم قمار کردن خواهرم بود.....شاید همه حتی خواهرم فک کنن قلبم از سنگه و حتی یکم پشیمونی ندارم به خاطر کارهایی که انجام دادم.... اما....اما ته دلم از کاری که با خواهرم.....عزیز ترین کسم کردم از خودم متنفرمم
کوک : اوممممم سخنرانیه خوبی بود تحت تاثیر قرار گرفتم اما....باید تقاص کارت رو پس بدی
جین وو : با اینکه هیچ اشتباهی مرتکب نشدم اما باشه هرچی باشه قبول میکنم
کوک : هرچی.......(با نیشخند)
جین وو : هر......هرچی ف....فقط خواهش میکنم با خواهرم کاری نداشته باش
اون بیگناه ترین آدم توی این بازیه
کوک : متاسفم اما تو قراره با دیدن زجر کشیدن خواهرت تقاص پس بدی
جین وو : چ....چی
کوک : گفتم که باید ببینی چطور خواهرت زجر میکشه میخوام ببینی که چطور از شدت ناراحتی پرپر میشه
جین وو : چیکار....... چیکار میخوای بکنی لعنتی (باداد)
کوک : آآآآآآآ.......فک نمیکنم در جایگاهی باشی که سرم داد بزنی
جین وو : چیکار میخوای بکنیییی ( با صدای نیمه بلند)
کوک : خوب راستش باید بگم که میخوام.......
۶۶.۹k
۳۱ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.