ادامه ی قرار ناخواسته پارت ۲
بعد رفتیم ناهار سوشی و کیمچی خوردیم و یه استراحتی کردیم.
ساعت ۳ بود و من اصلا یادم به ساعت نبود و فکر میکردم ساعت ۲ هست
ساعت ۴
انقدر خستم بود که روی مبل خوابم برد وقتی بلند شدم دیدم ساعت چهارههههههههههه
هه جین رو با کلی فهش بیدار کردم .
یه دوش ۱۰ مینی گرفتم و لباس پوشیدم و هه جین شروع کرد به میکاپ کردن من. وقتی تموم شد رفتم جلوی آینه خودم رو نگاه کرد. این واقعا من بودم( نه خواهرم عمه ی من بود) چقدر خوشکل شده بودمممممم. واییی ساعت چهار و نیمه. سریع یه تاکسی گرفتم هه جین بهم گفت باید با رفتارم کاری کنم که ازم متنفر بشه. با هه جین خداحافظی کردم و سوار تاکسی شدم. انقدر خوشکل شده بودم که وقتی وارد رستوران شدم همه نگام میکردن. به یکی از اون افرادی که اون جا کار میکردن گفتم میز رزو شده ی آقای جئون کجان و یه میز رو بهم نشون داد. رفتم اون جا نشستم بعد چند دقیقه اومد.
اگه دوست داشتید با لایک و کامت بهم نشون بدید تا بقیش رو هم بزارم
ساعت ۳ بود و من اصلا یادم به ساعت نبود و فکر میکردم ساعت ۲ هست
ساعت ۴
انقدر خستم بود که روی مبل خوابم برد وقتی بلند شدم دیدم ساعت چهارههههههههههه
هه جین رو با کلی فهش بیدار کردم .
یه دوش ۱۰ مینی گرفتم و لباس پوشیدم و هه جین شروع کرد به میکاپ کردن من. وقتی تموم شد رفتم جلوی آینه خودم رو نگاه کرد. این واقعا من بودم( نه خواهرم عمه ی من بود) چقدر خوشکل شده بودمممممم. واییی ساعت چهار و نیمه. سریع یه تاکسی گرفتم هه جین بهم گفت باید با رفتارم کاری کنم که ازم متنفر بشه. با هه جین خداحافظی کردم و سوار تاکسی شدم. انقدر خوشکل شده بودم که وقتی وارد رستوران شدم همه نگام میکردن. به یکی از اون افرادی که اون جا کار میکردن گفتم میز رزو شده ی آقای جئون کجان و یه میز رو بهم نشون داد. رفتم اون جا نشستم بعد چند دقیقه اومد.
اگه دوست داشتید با لایک و کامت بهم نشون بدید تا بقیش رو هم بزارم
۵.۱k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.