عشق خوناشامی من پارت ۸
عشق خوناشامی من پارت ۸
ویو جونگکوک
جونگکوک: چی منظورت چیه
کریستا: هع تو قدرتو تو دربارت نفوذی داری جئون
جونگکوک: از کجا میدونی
دالی دروغ میگی
کریستا: اگه دروغ میگم پس بگو از کجا فهمیدیم که شما کجا هستین که بیایم سراغتون
جونگکوک: با این حال لیاقت زنده موندن نداری
بکشیدش
ویو ادمین
بله امپراطور بزرگ در مقابل دیگران همینطور سرد و خشن بود
اما دلیلش چی بود؟
معلومه دلتنگی
حالا به نظرتون میتونه این دلتنگی رو رفع کنه
ویو جونگکوک
بعد از اینکه از اونجا اومدم بیرون باید میرفتم پیش سوزی
اون در قسمتی از قصر زندگی میکرد
برگشتم به قصر و به سمت اتاقی که داخلش بود رفتم و در زدم
سوزی :بیاید داخل امپراطور منتظرتون بودم
رفتم داخل
و نشستم روی صندلی روبهروی سوزی
جونگکوک: خب فکر کنم بدونی چرا اینجام
سوزی: بله میدونم
(عکس سوزی اسلاید بعد)
و شروع کرد ورد هایی رو خوندن روی گوی جادویی
جونگکوک: خبب
سوزی: همونطور که میدونین ملکه همون الاهه ای بودن که پیشگویی کرده بودم
جونگکوک: بله میدونم
توضیح: اگه یادتون باشه تو پارت آخر فصل ۱ جونگکوک گفت ا/ت همون الاههی داخل پیشگوییه
خب پیشگویی شده بود که یک الاهه از نژاد انسان ها وارد جهان خوناشام ها میشه که توسط دشمن خوناشام ها از دنیا میره این الاهه جهان خوناشام ها رو زیبا میکنه و هنگام مرگش جسدش باقی نمیمونه که به شکل زیبایی فرشتهها این جسد رو با خودشون میبرن
ادامه
سوزی : این پیشگویی هنوز به پایان نرسیده و ادامه داره
جونگکوک: کنجکاو
خب ادامهاش
سوزی: گل رز کوچک به آب احتیاج داره این آب از بین نمیره و جریان داره اما دربعضی جاها تغییر شکل میده و سرانجام به مقصد اصلیش برمیگرده اما به کمک شکل و گردی زمین
جونگکوک: پوکر
الآن به نظر تو من شکل و گردی زمینم
سوزی: با لبخند تعظیم میکنه
جونگکوک: حداقل راهنماییم کن
سوزی : تنها راهنماییای که میتونم کنم اینه هست که زندگی ملکه مثل قبل نیست و تغییر میکنه
جونگکوک: پوکر
ممنون به خاطر کمک فراوانت
سوزی خواهش میکنم سرورم
و بعدش جونگکوک از اونجا رفت
در راه رسیدن به عمارت با خودش گفت با توجه به اینکه جاسوس داخل امارت وجود داره کسی نباید از این موضوع با خبر بشه خیالش از جانب سوزی راحت بود چون میدونست اون به کسی چیزی نمیگه
ویو ادمین
حالامطمئنا فهمیدین ا/ت زندهاس
جونگکوک به خاطر زندهبودن ا/ت خوشحال بود و خوشحالیش حد و مرز نداشت اون ملکهاش رو میتونست پیدا کنه
ادامه دارد...
حمایت
خب دیگه شرط نمیزارم اما اگه ببینم حمایت ها بالاس پارت بعد رو میزارم
ویو جونگکوک
جونگکوک: چی منظورت چیه
کریستا: هع تو قدرتو تو دربارت نفوذی داری جئون
جونگکوک: از کجا میدونی
دالی دروغ میگی
کریستا: اگه دروغ میگم پس بگو از کجا فهمیدیم که شما کجا هستین که بیایم سراغتون
جونگکوک: با این حال لیاقت زنده موندن نداری
بکشیدش
ویو ادمین
بله امپراطور بزرگ در مقابل دیگران همینطور سرد و خشن بود
اما دلیلش چی بود؟
معلومه دلتنگی
حالا به نظرتون میتونه این دلتنگی رو رفع کنه
ویو جونگکوک
بعد از اینکه از اونجا اومدم بیرون باید میرفتم پیش سوزی
اون در قسمتی از قصر زندگی میکرد
برگشتم به قصر و به سمت اتاقی که داخلش بود رفتم و در زدم
سوزی :بیاید داخل امپراطور منتظرتون بودم
رفتم داخل
و نشستم روی صندلی روبهروی سوزی
جونگکوک: خب فکر کنم بدونی چرا اینجام
سوزی: بله میدونم
(عکس سوزی اسلاید بعد)
و شروع کرد ورد هایی رو خوندن روی گوی جادویی
جونگکوک: خبب
سوزی: همونطور که میدونین ملکه همون الاهه ای بودن که پیشگویی کرده بودم
جونگکوک: بله میدونم
توضیح: اگه یادتون باشه تو پارت آخر فصل ۱ جونگکوک گفت ا/ت همون الاههی داخل پیشگوییه
خب پیشگویی شده بود که یک الاهه از نژاد انسان ها وارد جهان خوناشام ها میشه که توسط دشمن خوناشام ها از دنیا میره این الاهه جهان خوناشام ها رو زیبا میکنه و هنگام مرگش جسدش باقی نمیمونه که به شکل زیبایی فرشتهها این جسد رو با خودشون میبرن
ادامه
سوزی : این پیشگویی هنوز به پایان نرسیده و ادامه داره
جونگکوک: کنجکاو
خب ادامهاش
سوزی: گل رز کوچک به آب احتیاج داره این آب از بین نمیره و جریان داره اما دربعضی جاها تغییر شکل میده و سرانجام به مقصد اصلیش برمیگرده اما به کمک شکل و گردی زمین
جونگکوک: پوکر
الآن به نظر تو من شکل و گردی زمینم
سوزی: با لبخند تعظیم میکنه
جونگکوک: حداقل راهنماییم کن
سوزی : تنها راهنماییای که میتونم کنم اینه هست که زندگی ملکه مثل قبل نیست و تغییر میکنه
جونگکوک: پوکر
ممنون به خاطر کمک فراوانت
سوزی خواهش میکنم سرورم
و بعدش جونگکوک از اونجا رفت
در راه رسیدن به عمارت با خودش گفت با توجه به اینکه جاسوس داخل امارت وجود داره کسی نباید از این موضوع با خبر بشه خیالش از جانب سوزی راحت بود چون میدونست اون به کسی چیزی نمیگه
ویو ادمین
حالامطمئنا فهمیدین ا/ت زندهاس
جونگکوک به خاطر زندهبودن ا/ت خوشحال بود و خوشحالیش حد و مرز نداشت اون ملکهاش رو میتونست پیدا کنه
ادامه دارد...
حمایت
خب دیگه شرط نمیزارم اما اگه ببینم حمایت ها بالاس پارت بعد رو میزارم
۷.۵k
۰۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.