مرگ تا عشق (فصل ۲) پارت ۶
از مادر نه .
کوک: چرا باهاش اینکارو کردی ؟
سوجون(برادر ات):چرا چون دوسش داشتم اما اون حتی به من توجه نمیکرد منم میخواستم مال خودم باش اینکارو باهاش کردم .
کوک:توکه میدونستی پدرش چقدر اذیتش میکرد دیگه چرا تو باهاش این کارو کردی .
سوجون: چون اون باعث شد دیگه زندگیم مث قبل نشه تقدیر پدرم درگیر ات شده بود که حتی مریضی مادر منو فراموش کرد .باعث مرگش شد فهمیدی .
منم تبدیل شدم به یه دیونه زنجیره ای که باعث ترس اطرافیانش شده بود منم اومدم انتقام بگیرم اونم با تو با کسی که ات حاضره جونش براش بده .
بنظرت ات وقتی بیمه داری بهش خیانت میکنی چکار میکنه هوم .
کوک: هیچی غلطی نمیتونی بکنی .
سوجون : همین الانشم کردم .
کوک:....
سوجون: اونقدر میزنمت تا یادت بره حتی ات وجود داره .
سوجون شروع کرد به کتک زدن کوک اونقدر کوک میزد که دیگه حتی نمیتونست هیچی کاری کنه .
سوجون بعد کارش روبه روی کوک نشست شروع کرد به سیگار کشیدن .
کوک: چرا باهاش اینکارو کردی ؟
سوجون(برادر ات):چرا چون دوسش داشتم اما اون حتی به من توجه نمیکرد منم میخواستم مال خودم باش اینکارو باهاش کردم .
کوک:توکه میدونستی پدرش چقدر اذیتش میکرد دیگه چرا تو باهاش این کارو کردی .
سوجون: چون اون باعث شد دیگه زندگیم مث قبل نشه تقدیر پدرم درگیر ات شده بود که حتی مریضی مادر منو فراموش کرد .باعث مرگش شد فهمیدی .
منم تبدیل شدم به یه دیونه زنجیره ای که باعث ترس اطرافیانش شده بود منم اومدم انتقام بگیرم اونم با تو با کسی که ات حاضره جونش براش بده .
بنظرت ات وقتی بیمه داری بهش خیانت میکنی چکار میکنه هوم .
کوک: هیچی غلطی نمیتونی بکنی .
سوجون : همین الانشم کردم .
کوک:....
سوجون: اونقدر میزنمت تا یادت بره حتی ات وجود داره .
سوجون شروع کرد به کتک زدن کوک اونقدر کوک میزد که دیگه حتی نمیتونست هیچی کاری کنه .
سوجون بعد کارش روبه روی کوک نشست شروع کرد به سیگار کشیدن .
۴۴.۹k
۰۹ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.