من عاشقش شدم ⁴³

من عاشقش شدم ⁴³
×: باشه اما بیا بریم سئول (بغض)
+: چرا که نه عزیزم تو فقط بگو کجا میخوای بری تو وسایلت و جمع کن تا من برم به رفیقمم زنگ بزنم که دارم میرم باشه عشقم
×: باشه
رفتم به رفیقم گفتم که دارم میرم و اونم خوشحال بود که سوجون پیداش شده بود و رفتم دوباره کنار سوجون دلم میخواست بگیرم بچلونمش اما میدونستم الان که داره برای وسایلاش تمرکز میکنه بدش میاد برای همین منم رفتم وسایلم و جمع کردم و و یه نودل درست کردم چون تمام ادویه هارو جمع کرده بود جز نودل تازه اونم حاضری چیزی نمیشد بخوری باهم نودل و خوردیم و رفتیم بخوابیم
×: سوجین
+: جانم
×: خوابم نمیاد
+: بهتره وقتی رفتیم سئول خوابت نیاد
×: ایشش بی‌شعور منحرف(از بغلش رفت بیرون)
+: من بهت اجازه دادم از بغلم بری بیرون
×: من اجازه نخواستم
+: بیا اینجا ببینم(کشیدش تو بغل خودش)
×: سوجین یچیزی بگم
+: اوم
×: من دوست ندارم
+: چی میگی سوجون ؟!( اعصبی و ناراحت)
×: دوست ندارم عاشقتم
+: نزدیک بود بمیرم
×: غلط کردی بمیری تو واسه منی
+: اوم من واسه توهم(پیشونیش و بوس کرد)
×: منم واسه توهم(این بشر لبش و بوس کرد)
+: داری شیطون میشی ها
×: (خنده ی شیطانی)