تو را نفس می کشم
تو را نفس می کشم
در چله نشینی
چشمهایت
که تسبیحم
پرشده
از ذکر نام تو
نذر کرده ام
هر روز
به جای شمع
واژه ، واژه
شعر هایم را
روشن کنم
تا نگاه
بارانی ام را
که به قلبت
دخیل بسته ام
به جرعه ایی
از محبت
مهمان کنی
تا درون سینه ام
ترا نفس بکشم
ودرسکوت
آسمانی نگاهت
وصالت را
در آغوش کشم
در چله نشینی
چشمهایت
که تسبیحم
پرشده
از ذکر نام تو
نذر کرده ام
هر روز
به جای شمع
واژه ، واژه
شعر هایم را
روشن کنم
تا نگاه
بارانی ام را
که به قلبت
دخیل بسته ام
به جرعه ایی
از محبت
مهمان کنی
تا درون سینه ام
ترا نفس بکشم
ودرسکوت
آسمانی نگاهت
وصالت را
در آغوش کشم
۱.۴k
۱۷ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.