ویو ا/ت
ویو ا/ت
بار پنجم بود که رنگ لیا میزدم لیا دختری نبود که گوشی رو جواب نده نگرانش شده بودم که با زنگ ایفون از جام بلند شدم رفتم ببینم کیه که با کسی که دیدم چشمام برق زد
ویو جیمین
امروز تصمیم گرفته بودم برم به ا/ت سر بزنم خیلی دلم واسش تنگ شده بود ادرس خونشو بلد بودم سوار ماشینم شدم ماشین رو روشن کردم و راه افتادم ۱۰ مین بعد رسیدم به خونه ی ا/ت ایفون خونه رو زدم
ویو ا/ت
ایفونو زدم در باز شد جیمین اومد تو خیلی وقته بود ندیده بودمش
جیمین : سلام کوچولو خوبی
ا/ت : سلام خوبم تو خوبی دلم برات تنگ شده بود سگ
جیمین : منم کوچولو
ا/ت : بیا بشین
( جیمین و ا/ت رفتمن رو مبل نشستن )
جیمین : خب خبری نیس دیگه
ا/ت : خبر ؟ چه خبری هیچی نشده میگم جیمین یادته با ی دختر نمیدونم اسمش چی بود که باهاش رل زده بودی
جیمین : اره یادمه خب چیشده ؟!
ا/ت : چند هفته پیش زنگم زده بود اول نشناختمش ولی بعد گف دوست دختر جیمینم فهمیدم اونه بعد اومد گف هرزه دیگه نزدیک جیمینم نشو همش بخاطر توعه که رابطمون خراب شد با جیمین بعد قط کرد
جیمین : .........
بار پنجم بود که رنگ لیا میزدم لیا دختری نبود که گوشی رو جواب نده نگرانش شده بودم که با زنگ ایفون از جام بلند شدم رفتم ببینم کیه که با کسی که دیدم چشمام برق زد
ویو جیمین
امروز تصمیم گرفته بودم برم به ا/ت سر بزنم خیلی دلم واسش تنگ شده بود ادرس خونشو بلد بودم سوار ماشینم شدم ماشین رو روشن کردم و راه افتادم ۱۰ مین بعد رسیدم به خونه ی ا/ت ایفون خونه رو زدم
ویو ا/ت
ایفونو زدم در باز شد جیمین اومد تو خیلی وقته بود ندیده بودمش
جیمین : سلام کوچولو خوبی
ا/ت : سلام خوبم تو خوبی دلم برات تنگ شده بود سگ
جیمین : منم کوچولو
ا/ت : بیا بشین
( جیمین و ا/ت رفتمن رو مبل نشستن )
جیمین : خب خبری نیس دیگه
ا/ت : خبر ؟ چه خبری هیچی نشده میگم جیمین یادته با ی دختر نمیدونم اسمش چی بود که باهاش رل زده بودی
جیمین : اره یادمه خب چیشده ؟!
ا/ت : چند هفته پیش زنگم زده بود اول نشناختمش ولی بعد گف دوست دختر جیمینم فهمیدم اونه بعد اومد گف هرزه دیگه نزدیک جیمینم نشو همش بخاطر توعه که رابطمون خراب شد با جیمین بعد قط کرد
جیمین : .........
۱۴.۲k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.