پلیس × مافیا
پلیس × مافیا
police × mafia
پارت ۴
____________________________
*ویوی ا/ت*
*تو راه یاد خاطره ی من و جونگ کوک افتادم دلم می خواست بعد ابن همه سال ببینمش تو کل راه ساکت بودم*
*چند تا سرباز خواستن ما رو از ماشین بیارن بیرون من یک ذره پرخاشگری کردم بعدش ما رو تو دو سه تا سلول تو پاسگاه پلیس انداختن تا از ما بازجویی کنن پرونده هامون رو داشتن*
ا/ت:خب عالیه ما تو پاسگاه هستیم امروز بازجویی فردا پس فردا بازداشتگاه می مونیم میریم حتما دادگاه بعد زندان شایدم حبس ابد یا اعدام...خیلی عالیه من خیلی عالیم
جونگ هو:چییی؟بابا این کصخل راست میگه؟
ا/ت:خودتی...بی فانوس
بابا:نه ما اینجا نمی مونیم
جونگ هو:اخیش😌
ا/ت:بچه گول میزنی بابا؟🙄
بابا:آره
یه پلیس:ساکت...میبریمتون بازجویی از هر کدوم تو اتاق های جدا ازتون بازجویی میشه
*مارو میبرن به سمت اتاق بازجویی*
ا/ت:من به هیچ کدوم از سوالا جواب نمیدم
*ویوی جونگ کوک *
*پرونده های همشون رو از رئیس گرفتم و نگاه کردم پرونده دختره خیلی کامل نبود خیلی محو و مرموز پس دختره نظرم رو جلب کرد و می خواستم بدونم زیر نقابش اون کیه*
رئیس:خب با کدوم می خوای باز جویی کنی؟
جونگکوک:دختره...البته خیلی پرونده ناقصی داره...
رئیس:خب بزار توضیح بدم می تونی حقیقتو تحمل کنی؟
جونگکوک:چی؟...اره
*دو تا پرونده جلوم من می اندازد هر دو رو باز میکنم یکی لی ا/ت و یکی جئون ا/ت چشمام گشاد میشه و دلهره میگیرم*
جونگکوک:این این...دختر عموم...جئون ا/ت؟
رئیس:آره اون دختر عموت هست...برات توضیح میدم
نویسنده:,
https://wisgoon.com/kim_jeongi4701
police × mafia
پارت ۴
____________________________
*ویوی ا/ت*
*تو راه یاد خاطره ی من و جونگ کوک افتادم دلم می خواست بعد ابن همه سال ببینمش تو کل راه ساکت بودم*
*چند تا سرباز خواستن ما رو از ماشین بیارن بیرون من یک ذره پرخاشگری کردم بعدش ما رو تو دو سه تا سلول تو پاسگاه پلیس انداختن تا از ما بازجویی کنن پرونده هامون رو داشتن*
ا/ت:خب عالیه ما تو پاسگاه هستیم امروز بازجویی فردا پس فردا بازداشتگاه می مونیم میریم حتما دادگاه بعد زندان شایدم حبس ابد یا اعدام...خیلی عالیه من خیلی عالیم
جونگ هو:چییی؟بابا این کصخل راست میگه؟
ا/ت:خودتی...بی فانوس
بابا:نه ما اینجا نمی مونیم
جونگ هو:اخیش😌
ا/ت:بچه گول میزنی بابا؟🙄
بابا:آره
یه پلیس:ساکت...میبریمتون بازجویی از هر کدوم تو اتاق های جدا ازتون بازجویی میشه
*مارو میبرن به سمت اتاق بازجویی*
ا/ت:من به هیچ کدوم از سوالا جواب نمیدم
*ویوی جونگ کوک *
*پرونده های همشون رو از رئیس گرفتم و نگاه کردم پرونده دختره خیلی کامل نبود خیلی محو و مرموز پس دختره نظرم رو جلب کرد و می خواستم بدونم زیر نقابش اون کیه*
رئیس:خب با کدوم می خوای باز جویی کنی؟
جونگکوک:دختره...البته خیلی پرونده ناقصی داره...
رئیس:خب بزار توضیح بدم می تونی حقیقتو تحمل کنی؟
جونگکوک:چی؟...اره
*دو تا پرونده جلوم من می اندازد هر دو رو باز میکنم یکی لی ا/ت و یکی جئون ا/ت چشمام گشاد میشه و دلهره میگیرم*
جونگکوک:این این...دختر عموم...جئون ا/ت؟
رئیس:آره اون دختر عموت هست...برات توضیح میدم
نویسنده:,
https://wisgoon.com/kim_jeongi4701
۸.۴k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.