سایکو نوساتوکا پارت۲

بعد از کمی جنب وجوش تونستم دست و پامو وا کنم،در قفل بود...
تنها چیزی که از اون نوشته ها فهمیدم این بود که برم کیلید اتاق برق رو پیدا کنم...
*صدای هوار(نمد درس نوشتم یانه)*
ای وای! نه! شینجی! دیگه هیچ کاری از دستم برنمیاد! تنها کاری که میتونم انجام بدم اینه که فرار کنم!
حالا چجوری این درو وا کنم؟! اههههه! کیلید! کیلید! لعنتی کجایی! داره میاد! داره میاد! وای...
او سنپای منتظرم موندی!چه خوب!
....
اممم... اوپس!
اییی! اخ! لعنتی! داره خون میاد!
اوو! سنپای! دردت اومد!
....
ببخشید!
ذهن اکیرا:
فک کنم باید باهاش مهربون باشم وگرنه تیکه پارم میکنه!
فرار کرد! در بازه! ها این دفتر دیگه چیه...


اینم پارت دو لایک و کامنت یادتون نره😇🥑