نمیدانستم چگونه باید به تو فکر نکرد و تا توانستم دوستت داشته باشم بیآنکه آب از چشمهایت تکان بخورد به امیدِ روزی که خورشید بیدار شود و من خودم را توی آغوشِ تو پیدا کنم
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.