زندگیِ بدون تو
زندگیِ بدون تو
part 3*
فلش بک سه سال پیش
تو اتاق بودم که ته در باز کرد
ته : میخوام راجب یه موضوعی باهات حرف بزنم
دا یون : باشه عزیزم ، چیزی شده
ته : دا یون ، من باهات بهترین لحظه ها رو داشتم میدونم تحت هر شرایطی ازم حمایت کردی ، مراقبم بودی ، صادقانه دوستم داشتی ولی من یکی دیگه رو دوست دارم وقتی بهش فکر میکنم حسی که بهت داشتم با عشق اشتباه گرفتم
نه امکان نداره تهیونگ همچنین حرفی بزنه غیر ممکنه
دا یون : ته ( بغض )
همه اش این ور و اون ور رو نگاه میکردم که اشک از چشمم نیاد پایین
دا یون : ته من خوشبختی تو رو میخوام چه با من چه با اون یا یکی دیگه فقط امید وارم خوشبخت بشی ( بغض )
ته : امید وارم تو هم خوشبخت بشی ( ناراحت)
آه که چقدر این اشک سمجِ قطره های اشک از چشم هام میریخت
دا یون : ته یعنی تموم شد پس این چند سال خاطره چی ؟( گریه )
ته : گریه نکن
دا یون : نمیتونم ، میشه برای آخرین بار بغلت کنم لطفاً
بغلم کرد ، فکر اینکه آخرین بار عذابم میداد
به سختی نفس می کشیدم
دا یون : قرارمون این نبود خیلی نامردی ( گریه )
ته : متأسفم ، گریه نکن فکرم پیشت میمونه
دا یون : نگران نباش ، باهاش کنار میام مجبورم کنار بیام
از بغلش اومدم بیرون
دا یون : تهیونگ بهترِ که بری
تهیونگ از اتاق رفت بیرون من موندم و اشک های بی وقفه یه قلب بیقرار ، دیگه کسی نیست که تو بغلش احساس امنیت و آرامش داشته باشم ، کسی نیست که با خنده هاش روزمو بسازه ، کسی نیست که موقعی که ناامید میشم بهم امید بده و ... اولین بار بود که اینطوری گریه میکردم صورتم کامل خیس شده بود نفسم بالا نمیومد هنوز باورم نشده بود مگه میشه ، نه این فقط یه کابوسِ صبح که بیدار شم تهیونگ کنارم خوابیده ، ولی اگه نباشه چی به مرز جنون رسیده بودم
#بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #جیمین #یونگی #شوگا #جونگ_کوک #تهیونگ #وی #جئون_جونگ_کوک #مین_یونگی #کیم_تهیونگ #پارک_جیمین #نامجون #کیم_نامجون #هوسوک #جانگ_هوسوک #جی_هوپ #سوکجین #کیم_سوک_جین #رمان #وانشات #عشق #عاشقانه
part 3*
فلش بک سه سال پیش
تو اتاق بودم که ته در باز کرد
ته : میخوام راجب یه موضوعی باهات حرف بزنم
دا یون : باشه عزیزم ، چیزی شده
ته : دا یون ، من باهات بهترین لحظه ها رو داشتم میدونم تحت هر شرایطی ازم حمایت کردی ، مراقبم بودی ، صادقانه دوستم داشتی ولی من یکی دیگه رو دوست دارم وقتی بهش فکر میکنم حسی که بهت داشتم با عشق اشتباه گرفتم
نه امکان نداره تهیونگ همچنین حرفی بزنه غیر ممکنه
دا یون : ته ( بغض )
همه اش این ور و اون ور رو نگاه میکردم که اشک از چشمم نیاد پایین
دا یون : ته من خوشبختی تو رو میخوام چه با من چه با اون یا یکی دیگه فقط امید وارم خوشبخت بشی ( بغض )
ته : امید وارم تو هم خوشبخت بشی ( ناراحت)
آه که چقدر این اشک سمجِ قطره های اشک از چشم هام میریخت
دا یون : ته یعنی تموم شد پس این چند سال خاطره چی ؟( گریه )
ته : گریه نکن
دا یون : نمیتونم ، میشه برای آخرین بار بغلت کنم لطفاً
بغلم کرد ، فکر اینکه آخرین بار عذابم میداد
به سختی نفس می کشیدم
دا یون : قرارمون این نبود خیلی نامردی ( گریه )
ته : متأسفم ، گریه نکن فکرم پیشت میمونه
دا یون : نگران نباش ، باهاش کنار میام مجبورم کنار بیام
از بغلش اومدم بیرون
دا یون : تهیونگ بهترِ که بری
تهیونگ از اتاق رفت بیرون من موندم و اشک های بی وقفه یه قلب بیقرار ، دیگه کسی نیست که تو بغلش احساس امنیت و آرامش داشته باشم ، کسی نیست که با خنده هاش روزمو بسازه ، کسی نیست که موقعی که ناامید میشم بهم امید بده و ... اولین بار بود که اینطوری گریه میکردم صورتم کامل خیس شده بود نفسم بالا نمیومد هنوز باورم نشده بود مگه میشه ، نه این فقط یه کابوسِ صبح که بیدار شم تهیونگ کنارم خوابیده ، ولی اگه نباشه چی به مرز جنون رسیده بودم
#بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #جیمین #یونگی #شوگا #جونگ_کوک #تهیونگ #وی #جئون_جونگ_کوک #مین_یونگی #کیم_تهیونگ #پارک_جیمین #نامجون #کیم_نامجون #هوسوک #جانگ_هوسوک #جی_هوپ #سوکجین #کیم_سوک_جین #رمان #وانشات #عشق #عاشقانه
۲.۹k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.