پرنسس اسلایترین
# پرنسس_اسلایترین
#part6
تو همین فکرا بودم که صدای پرفسور اسنیپ اومد
جادو اموزان سااکت
همگی ساکت شدیم پرفسور رفت رو صندلی نشست و چوب دستیشو در اورد
رو به ما گفت همگی چوب دستیاتونو در بیارید
ماهم در اوردیم و اون با ورد کومیترا تیانسا یه معجون گیاهی بهمون یاد داد که به درد زخم میخورد تو یه کلاس همینطوری که داشتیم معجون میساختم ساعت ها گذشت و درس تموم شد
بعد پرفسور ما از کلاس خارج شدیم و من داشتم میرفتم که ملیس و سوفی دنبالم راه افتادن
ملیس: کجا میری؟
: دارم میرم خونه هاگرید
هردوشون: هاگرید کیه؟؟
: همون اقا خیلی بزرگ با ریشای بلند که وقتی شما تازه اومدین جلو در بود
سوفی: اهااا اون، خونش اینجاست
: اهم پارم نیرم پیشش
ملیس: میشه ماهم بیایم؟؟
: البته بریم
تو راه داشتیم درمورد کلاس معجون سازی پرفسور اسنیپ بد اخلاقیاش و اطراف هاگوارتز حرف میزدیم
سوفی: اینجا خیلی قشنگه همه جاش جادویی و شگفت انگیزه
ملیس: اره من همیشه ارزوشو داشتم یه همچین جایی مثل پدرو مادرم درس بخونم
: ببینم مگه خونه های شما مثل اینجا نیس؟
سوفی: معلومه که نه ما تو شهر زندگی میکنیم و اونجا همه بدون چوب دستی هرکسی کار خودشو با دستای خودش انجام میده و هیچ جادویی در کار نیس
ملیس: راس میگه اونجا اصلا با جادویی کاری انجام نمیشه و هیچ جایی هم انقد شکفت انگیزو عجیب نیست
: واقعا؟ یعنی، یعنی شما تا حالا هیچ کاری با چوب دستی انجام ندادین؟ مثلا غذا بپزین یا یه لباس جدید درست کنید؟ یا گیاه پرورش بدین؟؟
سوفی: نه ما همه کارامونو با دستامون انجام میدیم، درسته پدر مادرم هردو جادواموز هاگوارتز بودن و بلدن اما استفاده از جادو داخل شهر ممنوعه فقط مادرم بعضی وقتا تو خونه یواشکی از جادو استفاده میکرد بدون اینکه کسی بفهمه
: باورم نمیشه چون من تاحالا شهرو ندیدم و نمیدونم چطور جاییه ولی مطمئنم بدون حادو نمیتونم دووم بیارم😂
ملیس: عاا تو که لقب شاهزاده هاگوارتزو به خودت گرفتی و اینجا بزرگ شدی معلومه از شهر خبری نداری
: لقب چی گرفتمم؟
سوفی: شاهزاده هاگوارتز، قبل اینکه بیایم اینجا چندین بار از پدر مادرم در مورد تو که به خاطر اون شب پرفسور دامبلدور به سرپرستی کرفتت و لقبت که شاهزاده هاگوارتزی شنیدم
ملیس: اهم منم همینطور
یه لحظه بهت زده وایستادم
: شما چی دارین میگین؟ درمورد کدوم شب حرف میزنین؟
سوفی: مگه نمیدونی؟ همون شبی که تو و هری پاتر زنده موندین....
#part6
تو همین فکرا بودم که صدای پرفسور اسنیپ اومد
جادو اموزان سااکت
همگی ساکت شدیم پرفسور رفت رو صندلی نشست و چوب دستیشو در اورد
رو به ما گفت همگی چوب دستیاتونو در بیارید
ماهم در اوردیم و اون با ورد کومیترا تیانسا یه معجون گیاهی بهمون یاد داد که به درد زخم میخورد تو یه کلاس همینطوری که داشتیم معجون میساختم ساعت ها گذشت و درس تموم شد
بعد پرفسور ما از کلاس خارج شدیم و من داشتم میرفتم که ملیس و سوفی دنبالم راه افتادن
ملیس: کجا میری؟
: دارم میرم خونه هاگرید
هردوشون: هاگرید کیه؟؟
: همون اقا خیلی بزرگ با ریشای بلند که وقتی شما تازه اومدین جلو در بود
سوفی: اهااا اون، خونش اینجاست
: اهم پارم نیرم پیشش
ملیس: میشه ماهم بیایم؟؟
: البته بریم
تو راه داشتیم درمورد کلاس معجون سازی پرفسور اسنیپ بد اخلاقیاش و اطراف هاگوارتز حرف میزدیم
سوفی: اینجا خیلی قشنگه همه جاش جادویی و شگفت انگیزه
ملیس: اره من همیشه ارزوشو داشتم یه همچین جایی مثل پدرو مادرم درس بخونم
: ببینم مگه خونه های شما مثل اینجا نیس؟
سوفی: معلومه که نه ما تو شهر زندگی میکنیم و اونجا همه بدون چوب دستی هرکسی کار خودشو با دستای خودش انجام میده و هیچ جادویی در کار نیس
ملیس: راس میگه اونجا اصلا با جادویی کاری انجام نمیشه و هیچ جایی هم انقد شکفت انگیزو عجیب نیست
: واقعا؟ یعنی، یعنی شما تا حالا هیچ کاری با چوب دستی انجام ندادین؟ مثلا غذا بپزین یا یه لباس جدید درست کنید؟ یا گیاه پرورش بدین؟؟
سوفی: نه ما همه کارامونو با دستامون انجام میدیم، درسته پدر مادرم هردو جادواموز هاگوارتز بودن و بلدن اما استفاده از جادو داخل شهر ممنوعه فقط مادرم بعضی وقتا تو خونه یواشکی از جادو استفاده میکرد بدون اینکه کسی بفهمه
: باورم نمیشه چون من تاحالا شهرو ندیدم و نمیدونم چطور جاییه ولی مطمئنم بدون حادو نمیتونم دووم بیارم😂
ملیس: عاا تو که لقب شاهزاده هاگوارتزو به خودت گرفتی و اینجا بزرگ شدی معلومه از شهر خبری نداری
: لقب چی گرفتمم؟
سوفی: شاهزاده هاگوارتز، قبل اینکه بیایم اینجا چندین بار از پدر مادرم در مورد تو که به خاطر اون شب پرفسور دامبلدور به سرپرستی کرفتت و لقبت که شاهزاده هاگوارتزی شنیدم
ملیس: اهم منم همینطور
یه لحظه بهت زده وایستادم
: شما چی دارین میگین؟ درمورد کدوم شب حرف میزنین؟
سوفی: مگه نمیدونی؟ همون شبی که تو و هری پاتر زنده موندین....
۲.۴k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.