تو معنی برف رو برام تغییر دادی ، حالا عشق برای من شده سکو
تو معنی برف رو برام تغییر دادی ، حالا عشق برای من شده سکوتِ یه روز برفی و گرمای آغوشِ تو .
بهت میگم : خوب نیستم و تو میگی بریم قدم بزنیم؟ زیر برف؟ میریم و من تازه میفهمم داروهای دنیا همیشه شربت و قرص نیستن. داروها میتونن آدم باشن یه آدم که همراهت زیر برف راه بره و دستشو بگیری هر دو سردیم ولی با هم گرم میشیم. بیا گرم بشیم از آغوشم بیرون نیا بذار برف دنیا رو سفید کنه ، من و تو مال همیم همیشه مال هم بودیم دفترمو باز کردم اول خط نوشتم : منتظرم برف بیاد ، منتظرم برگردی و یه بار دیگه با هم زیر ستارههای یخی قدم بزنیم تو مالِ منی ، همون قدر که برف مال زمستونه.
بهت میگم : خوب نیستم و تو میگی بریم قدم بزنیم؟ زیر برف؟ میریم و من تازه میفهمم داروهای دنیا همیشه شربت و قرص نیستن. داروها میتونن آدم باشن یه آدم که همراهت زیر برف راه بره و دستشو بگیری هر دو سردیم ولی با هم گرم میشیم. بیا گرم بشیم از آغوشم بیرون نیا بذار برف دنیا رو سفید کنه ، من و تو مال همیم همیشه مال هم بودیم دفترمو باز کردم اول خط نوشتم : منتظرم برف بیاد ، منتظرم برگردی و یه بار دیگه با هم زیر ستارههای یخی قدم بزنیم تو مالِ منی ، همون قدر که برف مال زمستونه.
۴۹.۶k
۱۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۶۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.