سناریو بی تی اس

سناریو درخواستی بی تی اس

اینکه اعضا مافیان و ات رو گروگان گرفتن و خیلی ریلکسی باهاشون سر به سر میزای بنویسی

نامجون:چرا انقدر ریلکسی؟
ات:از اینجا خوشم اومده بخاطر همین
نامجون:صحیح

جین:حتما از زیبایی صورتم به وجد اومدی به خاطر همین میخوای مخمو بزنی نه؟؟
ات:معلومه که نه
جین:😐بیایین اینو ببرین

شوگا:یه بار دیگه و مخم بری من میدونم و تو فهمیدی(داد)
ات:مثلا میخوای چیکار کنی
شوگا اسلحشو در میاره و میگه یا ساکت میشی یا با همین یه گوله تو مخت خالی کنم

جیهوپ:من تا الان روی خوبم رو بهت نشون دادم ولی اگه بخوام بد بشم یه آدمی میشم که نمیشناسیش فهمیدی؟!!....پس بهتره از مهربونیم سوءاستفاده نکنی

جیمین:خدایااااا چرا اینو گروگان گرفتم
ات:اولا این خودتی دوما این به درخت میگن من اتم
جیمین:دیگه داری میری رو مخم(عصبی و حرصی)
ات:دیگه داری میری رو مخم(ادای جیمینو در میاره)
و این بحث ادامه دارد

تهیونگ:یه بار دیگه سر به سر من بزاری من میدونم و تو بچه
ات:بچه خودتی
تهیونگ:به من مافیا میگی بچه؟!
ات:آره
تهیونگ:نگهبانا بیایین اینو از اینجا ببرین که دیگه مغزم نمی‌کشه

جونگکوک:مثلا من تو رو گروگان گرفتم ها؟!
ات:خب
جونگکوک:خب و م.ر.ض یکم بترس من بدونم یه ابهتی دارم
ات:ادای ترسیدن رو در میاره واییییییییییی ترسیدم آقای مافیا
جونگکوک😐

میدونم بد شد🥲
ولی ......
امیدوارم خوشتون بیاد❤