بخش کوتاهی از خطبه آسمانی و ملکوتی حضرت صدیقه طاهره(س)
بخش کوتاهی از خطبه آسمانی و ملکوتی حضرت صدیقه طاهره(س)
حضرت زهرا علیها السلام در قسمتی از سخنرانی معروفش در مسجد فرمود:
تا آنکه خداوند تبارک و تعالی به (برکت) پیامبرش(ص) شما را از آن سختیهای مختلف نجات داد، و بعد از آنکه او (بخاطر سعادت دنیا و آخرت شما) گرفتار پهلوانان کفار و گرگان عرب و گردنکشان اهل کتاب گردید. هر گاه (دشمنان) آتش جنگ را بر می افروختند، خداوند آن را خاموش کرد و هروقت که قدرت پیروان گمراهی نمایان شد یا مشرکان دهان شان را برای خوردن شما باز می کردند رسول خدا (ص) برادرش علی بن ابی طالب(ع) را برای مقابله با آنان در عمق دهان آنها می افکند و او هم گوشهای آنها را پایمال نمی کرد و آتش (فتنه) آنها را با شمشیرش خاموش نمی کرد باز نمی گشت. علی(ع) در راه خدا سختی ها و مشکلات را تحمل می کرد و با نهایت توان در (اجرای) امر خدا می کوشید، نزدیک ترین افراد به رسول خدا(ص) بود و سید اولیای خداست. او (برای اعتلای دین) کمر همت بسته بود و دلسوزانه و با سختکوشی عمل می کرد و در راه خدا از سرزنش ملامت کنندگان ابایی نداشت.
و این در حالی بود که شما در زندگی راحت و در کمال آسایش و امنیت و شادکامی بودید و زندگی خوشی را می گذراندید. غذای لذیذ می خوردید و آب زلال می نوشیدید و (و کار مجاهدین را ابلهانه دانسته) و انتظار رسیدن بلاها را بر ما داشتید و منتظر شنیدن اخبار(تلخ) آن بودید! و چون جنگی شدت می گرفت خود را کنار می کشیدید، و هنگام کارزار فرار می کردید.
هنگامی که خداوند جایگاه انبیا و منزلگاه برگزیدگانش را برای او اختیار نمود و آنچه به او وعده داده بود (پیروزی اسلام را) به اتمام رساند (و پیامبر رحلت فرمود) کینه و دشمنی ناشی از نفاق (پنهان) شما آشکار گردید، و پوشش دین کهنه شد و جامه اش مندرس و استخوانش ضعیف گردید، و قدرت (ظاهری) او کاسته شد. خشم فرو خورده گمراهان به تکلم در آمد، و آدمهای بی ارزش با قدر و منزلت شدند و شتر(فرد) مقبول اهل باطل (مثل گوساله سامری) صدا در آورد، و شروع به جولان و قدرت نمایی در مناسبات شما کرد.
شیطان (سرخورده امید یافت و) از کمینگاه خود سر بر آورد و شما را به سوی خود خواند و شما را دعوت نمود، و دید که دعوت او را اجابت می نمایید و مستعد فریب خوردن از او هستید، و چون شما را به قیام علیه حق خواند قیام و سرعت قبول شما را یافت ، پس شما را با غضب خود به خشم در آورد و شما را (تابع و) غضبناک دید. پس شتر (و حق) دیگران را برای خود علامت گذاری نمودید و آن را به آبی که از آن شما نبود حاضر کردید. (با آنکه در زمان پیامبر(ص) چقدر به حق دیگران حساس بودید) تمام این قضایا در حالی بود که فاصله زیادی (با عهد غدیر و تاکیدات پیامبر(ص) ) نبود و زخم هنوز تازه بود و جراحت هنوز التیام نیافته و پیامبر هنوز دفن نشده بود! به (بهانه) ترس از بروز فتنه به سرعت اقدام کردید، در حالی که (در واقع) در فتنه سقوط کردید و جهنم کافران را ( بخاطر تخلفات شان) از هر سو در بر گرفته است.
(ای جماعت مسلمین) این کارها از شما ( که آب وضوی پیامبر را برای تبرک از هم می ربودید) بعید بود و شما را چه شد؟ و از دامن حق به کدام باطل باز می گردید؟
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهراءُ علیها السلام فی خُطْبَتِهَا المَعْرُوفَةُ
فأنقذکم اللّه تبارک و تعالی بنبیه(ص) بعد اللتیا و التی و بعد ان منی ببهم الرجال، و ذؤبان العرب، و مردة أهل الکتاب «کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ» أو نجم قرن للضلالة أو فغرت فاغرة من المشرکین، قذف أخاه علیا فی لهواتها؛ فلا ینکفئ حتی یطأ ضماخها بأخمصه، و یخمد لهبها بحد سیفه، مکدودا دؤوبا فی ذات اللّه مجتهدا فی امر الله قریبا من رسول الله (ص) سیدا فی اولیاء الله، مشمّرا ناصحا مجدّا کادحا، لا تاخذه فی الله لومة لائم
و أنتم فی بلهنیة وادعون، آمنون فرحون، و فی رفاهیة من العیش فکهون؛ تأکلون العفو، و تشربون الصفو، تتربصون بنا الدوائر و تتوکّفون الأخبار، و تنکصون عند النزال و تفرون عند القتال
فلما اختار اللّه لنبیه (ص) دار أنبیائه و ماوی أصفیائه و اتم علیه ما وعده، ظهرت فیکم حسیکة النفاق، و سمل جلباب الدین، و أخلق ثوبه، و نحل عظمه و اودت رمته و نطق کاظم الغاوین و نبغ خامل الاقلین، و هدر فنیق المبطلین فخطر فی عرصاتکم و أطلع الشیطان رأسه من مغرزه، هاتفا بکم، فدعاکم فألفاکم لدعوته مستجیبین، و للغرّة فیه ملاحظین، ثم استنهضکم فوجدکم ناهضین خفافا، و أحمشکم فألفاکم غضابا فوسمتم غیر إبلکم، و أوردتموها غیر شربکم
هذا و العهد قریب، و الکلم رحیب، و الجرح لمّا یندمل، و الرسول (ص) لمّا یقبر. بدارا زعمتم خوف الفتنة، «أَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکافِرِینَ» فهیهات منکم و کیف بکم و أنّی تؤفکون؟
با 23 سند و 1
حضرت زهرا علیها السلام در قسمتی از سخنرانی معروفش در مسجد فرمود:
تا آنکه خداوند تبارک و تعالی به (برکت) پیامبرش(ص) شما را از آن سختیهای مختلف نجات داد، و بعد از آنکه او (بخاطر سعادت دنیا و آخرت شما) گرفتار پهلوانان کفار و گرگان عرب و گردنکشان اهل کتاب گردید. هر گاه (دشمنان) آتش جنگ را بر می افروختند، خداوند آن را خاموش کرد و هروقت که قدرت پیروان گمراهی نمایان شد یا مشرکان دهان شان را برای خوردن شما باز می کردند رسول خدا (ص) برادرش علی بن ابی طالب(ع) را برای مقابله با آنان در عمق دهان آنها می افکند و او هم گوشهای آنها را پایمال نمی کرد و آتش (فتنه) آنها را با شمشیرش خاموش نمی کرد باز نمی گشت. علی(ع) در راه خدا سختی ها و مشکلات را تحمل می کرد و با نهایت توان در (اجرای) امر خدا می کوشید، نزدیک ترین افراد به رسول خدا(ص) بود و سید اولیای خداست. او (برای اعتلای دین) کمر همت بسته بود و دلسوزانه و با سختکوشی عمل می کرد و در راه خدا از سرزنش ملامت کنندگان ابایی نداشت.
و این در حالی بود که شما در زندگی راحت و در کمال آسایش و امنیت و شادکامی بودید و زندگی خوشی را می گذراندید. غذای لذیذ می خوردید و آب زلال می نوشیدید و (و کار مجاهدین را ابلهانه دانسته) و انتظار رسیدن بلاها را بر ما داشتید و منتظر شنیدن اخبار(تلخ) آن بودید! و چون جنگی شدت می گرفت خود را کنار می کشیدید، و هنگام کارزار فرار می کردید.
هنگامی که خداوند جایگاه انبیا و منزلگاه برگزیدگانش را برای او اختیار نمود و آنچه به او وعده داده بود (پیروزی اسلام را) به اتمام رساند (و پیامبر رحلت فرمود) کینه و دشمنی ناشی از نفاق (پنهان) شما آشکار گردید، و پوشش دین کهنه شد و جامه اش مندرس و استخوانش ضعیف گردید، و قدرت (ظاهری) او کاسته شد. خشم فرو خورده گمراهان به تکلم در آمد، و آدمهای بی ارزش با قدر و منزلت شدند و شتر(فرد) مقبول اهل باطل (مثل گوساله سامری) صدا در آورد، و شروع به جولان و قدرت نمایی در مناسبات شما کرد.
شیطان (سرخورده امید یافت و) از کمینگاه خود سر بر آورد و شما را به سوی خود خواند و شما را دعوت نمود، و دید که دعوت او را اجابت می نمایید و مستعد فریب خوردن از او هستید، و چون شما را به قیام علیه حق خواند قیام و سرعت قبول شما را یافت ، پس شما را با غضب خود به خشم در آورد و شما را (تابع و) غضبناک دید. پس شتر (و حق) دیگران را برای خود علامت گذاری نمودید و آن را به آبی که از آن شما نبود حاضر کردید. (با آنکه در زمان پیامبر(ص) چقدر به حق دیگران حساس بودید) تمام این قضایا در حالی بود که فاصله زیادی (با عهد غدیر و تاکیدات پیامبر(ص) ) نبود و زخم هنوز تازه بود و جراحت هنوز التیام نیافته و پیامبر هنوز دفن نشده بود! به (بهانه) ترس از بروز فتنه به سرعت اقدام کردید، در حالی که (در واقع) در فتنه سقوط کردید و جهنم کافران را ( بخاطر تخلفات شان) از هر سو در بر گرفته است.
(ای جماعت مسلمین) این کارها از شما ( که آب وضوی پیامبر را برای تبرک از هم می ربودید) بعید بود و شما را چه شد؟ و از دامن حق به کدام باطل باز می گردید؟
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهراءُ علیها السلام فی خُطْبَتِهَا المَعْرُوفَةُ
فأنقذکم اللّه تبارک و تعالی بنبیه(ص) بعد اللتیا و التی و بعد ان منی ببهم الرجال، و ذؤبان العرب، و مردة أهل الکتاب «کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ» أو نجم قرن للضلالة أو فغرت فاغرة من المشرکین، قذف أخاه علیا فی لهواتها؛ فلا ینکفئ حتی یطأ ضماخها بأخمصه، و یخمد لهبها بحد سیفه، مکدودا دؤوبا فی ذات اللّه مجتهدا فی امر الله قریبا من رسول الله (ص) سیدا فی اولیاء الله، مشمّرا ناصحا مجدّا کادحا، لا تاخذه فی الله لومة لائم
و أنتم فی بلهنیة وادعون، آمنون فرحون، و فی رفاهیة من العیش فکهون؛ تأکلون العفو، و تشربون الصفو، تتربصون بنا الدوائر و تتوکّفون الأخبار، و تنکصون عند النزال و تفرون عند القتال
فلما اختار اللّه لنبیه (ص) دار أنبیائه و ماوی أصفیائه و اتم علیه ما وعده، ظهرت فیکم حسیکة النفاق، و سمل جلباب الدین، و أخلق ثوبه، و نحل عظمه و اودت رمته و نطق کاظم الغاوین و نبغ خامل الاقلین، و هدر فنیق المبطلین فخطر فی عرصاتکم و أطلع الشیطان رأسه من مغرزه، هاتفا بکم، فدعاکم فألفاکم لدعوته مستجیبین، و للغرّة فیه ملاحظین، ثم استنهضکم فوجدکم ناهضین خفافا، و أحمشکم فألفاکم غضابا فوسمتم غیر إبلکم، و أوردتموها غیر شربکم
هذا و العهد قریب، و الکلم رحیب، و الجرح لمّا یندمل، و الرسول (ص) لمّا یقبر. بدارا زعمتم خوف الفتنة، «أَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکافِرِینَ» فهیهات منکم و کیف بکم و أنّی تؤفکون؟
با 23 سند و 1
۱.۹k
۲۳ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.