سناریو (وقتی پسر عموت روت چشم داره)
#سناریو
#استری_کیدز
(چان)
به هیچ عنوان نمیزاره به خونه ی عموت بری و از پیر عموت هم متنفره
(لینو)
وقتی رفته بودین خونه ی عموت متوجه ی نگاه های خیره ی پسر عموت روت میوفته و بعد بهش میگه که یک لحظه بره پیشش چون باهاش کار داره ولی بعد یقشو میگیره رو به دیوار میچسبونتش
_ توی عوضی هوس مردن کردی ؟
(چانگبین )
فقط کافیه حس کنه که پسر عموت بهت نگاه کرده....اونوقت جوری ادبش میکنه که دیگه حتی جرعت این که بهت نزدیک هم بشه ندارن
(هیونجین)
_ توی عوضی پیش خودت چی فکر کردی ؟
÷ میخوام ا.ت رو برای خودم کنم
ابن حرفش دیونش میکنه و باعث میشه یقیه ی طرفو بگیره و تا میتونه مشت توی صورتش خالی کنه
- توعه.....(مشت).....ح.روم لقمه........لقمه های بزرگ تر ....(مشت )...دهنت بر میداری
(جیسونگ)
توی محل کار تو و پیر عموت توی یک اتاق هستید و همکارید این جیسونگ رو بدجوری عصبانی میکنه و حتی نمیزاره که یک دقیقه باهات تنها توی اتاق بمونه و یا میام خودش میاد پیشت یا هم تو رو به دفترش صدا میکنه
(فلیکس)
پسر عموت رو به خونتون دعوت کرده بودی و این بدجوری فلیکس رو عصبی میکنه.....وقتی میبینه پسر عموت داره نگاهت میکنه پا میشه طرفت میاد و محکم لبات رو میبوسه که پسر عموت هم دیگه بیخیال نگاه کردن بهت میشه
(سونگیمن)
فقط منتظر یک سوجه است که به سر پسر عموت بریزه و اونو خفه کنه.......
(جونگین)
توی شرکتی که جونگین رئسسه با پیر عموت کار میکنی اون متوجه ی کراش پسر عموت روت شده بود به همین خاطر بهش میگه که به اتاقش بیاد
÷ با من کاری داشتید ؟
لبخندی میزنه
_ اوه.....آره.....باید برای توعه جوجه یک سری چیزا رو روشن کنم
تعجب میکنه که جونگین از جاش بلند میشه و روبه روش وایمیسته
_ اگر یک بار دیگه.....من توی کوچولو رو در حالی که به ا.ت خیره شده ببینم
_ تاکید میکنم اگر یک بار دیگه ببینمت.....خودم تیکه تیکت میکنم
#استری_کیدز
(چان)
به هیچ عنوان نمیزاره به خونه ی عموت بری و از پیر عموت هم متنفره
(لینو)
وقتی رفته بودین خونه ی عموت متوجه ی نگاه های خیره ی پسر عموت روت میوفته و بعد بهش میگه که یک لحظه بره پیشش چون باهاش کار داره ولی بعد یقشو میگیره رو به دیوار میچسبونتش
_ توی عوضی هوس مردن کردی ؟
(چانگبین )
فقط کافیه حس کنه که پسر عموت بهت نگاه کرده....اونوقت جوری ادبش میکنه که دیگه حتی جرعت این که بهت نزدیک هم بشه ندارن
(هیونجین)
_ توی عوضی پیش خودت چی فکر کردی ؟
÷ میخوام ا.ت رو برای خودم کنم
ابن حرفش دیونش میکنه و باعث میشه یقیه ی طرفو بگیره و تا میتونه مشت توی صورتش خالی کنه
- توعه.....(مشت).....ح.روم لقمه........لقمه های بزرگ تر ....(مشت )...دهنت بر میداری
(جیسونگ)
توی محل کار تو و پیر عموت توی یک اتاق هستید و همکارید این جیسونگ رو بدجوری عصبانی میکنه و حتی نمیزاره که یک دقیقه باهات تنها توی اتاق بمونه و یا میام خودش میاد پیشت یا هم تو رو به دفترش صدا میکنه
(فلیکس)
پسر عموت رو به خونتون دعوت کرده بودی و این بدجوری فلیکس رو عصبی میکنه.....وقتی میبینه پسر عموت داره نگاهت میکنه پا میشه طرفت میاد و محکم لبات رو میبوسه که پسر عموت هم دیگه بیخیال نگاه کردن بهت میشه
(سونگیمن)
فقط منتظر یک سوجه است که به سر پسر عموت بریزه و اونو خفه کنه.......
(جونگین)
توی شرکتی که جونگین رئسسه با پیر عموت کار میکنی اون متوجه ی کراش پسر عموت روت شده بود به همین خاطر بهش میگه که به اتاقش بیاد
÷ با من کاری داشتید ؟
لبخندی میزنه
_ اوه.....آره.....باید برای توعه جوجه یک سری چیزا رو روشن کنم
تعجب میکنه که جونگین از جاش بلند میشه و روبه روش وایمیسته
_ اگر یک بار دیگه.....من توی کوچولو رو در حالی که به ا.ت خیره شده ببینم
_ تاکید میکنم اگر یک بار دیگه ببینمت.....خودم تیکه تیکت میکنم
۲۷.۴k
۱۵ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.