ات : تو خودت سر خودت کرم می ریزی چرا ماشینت انقدر دوره هی
ات : تو خودت سر خودت کرم میریزی چرا ماشینت انقدر دوره هیچ دیدی چمدون منو
تهیونگ : خب مگه من گفتم واسه یه مسافرت چهار روزه این همه لباس بیاری
ات : من دیگه خسته شدم پام خیلی درد گرفته خیر سرم بخاطر یکی از پله ها افتادما
تهیونگ : بده من بابا ببینم میتونی مسافرتو واسه جفتمون زهر مار کنی
ات : من چیزی نگفتم هوففف کی میرسیم
تهیونگ : یه زره دیگه حرف بزنی یه کاری میکنم که از تعجب شاخ داراری
ات : کنجکاو شدم
تهیونگ : خودت خواستیا
ات ویو : دیدم تهیونگ یهو اومد منو بقل کرد
تهیونگ : خوب دیگه غر زدنت تموم شد
ات : چی کار میکنی بزارتم زمین چمدونم چی
تهیونگ : نگران نباش خودم میارمشون
ات : اوف
تهیونگ : بفرما رسیدیم بی برو سوار شو
ات : بالاخره رسیدیم
تهیونگ : وزنتو و چمدونتو من تحمل کردم بد اخیشش
ات : حالا یه انگ بزار
تهیونگ : صدا به این خوبی دارم خودم برات میخونم اهم اهم خب چی بخونم
ات : نه تو رو خدا بزار خود اهنگ بخونه
تهیونگ : باشه ولی ناراحتم کردی
ات با لحن مسخره : آخی بمیرم
تهیونگ ویو : وسطای راه بودیم که برگشتم به ات نگاه انداختم به طرز کیوتانه ای خوابش برده این دختر مثل آب و آتیش میمونه داشتم با خودم حرف میزدم که سرش افتاد رو شونم منم برای اینکه بیدار نشه سعی کردم زیاد تکون نخورم
ات : با صدای تهیونگ و دستی روی شونم از خواب بیدار شدم
تهیونگ : چه عجب بیدار شدی بیا بریم الان داداشت و اون دوست اوسکولت منو میکشن
ات : درمورد داداشم و دوستم درست حرف بزنا
تهیونگ : خیلی خب بابا بیا بریم
ات : من بابات نیستما
تهیونگ : مگه منوگفتم بابامی
جیمین : ات کجا موندین چرا نمیاین بیاین کیلید اتاقتون رو بگیرین
ات : اومدم
معلم : خب بچه ها حالا که همتون اینجایین ساعت ۵ لب ساحل پارتی دارین هرکی دوس داشت میتونه بیاد
ات : بیا بریم من خوابم میاد میخوام بخوابم
تهیونگ : تو همونی نبودی که تو ماشین گرفته بودی خوابده بودی
ات : آره ولی بازم خوابم میاد
تهیونگ : باشه بیا بریم
ات : چمدونم
تهیونگ : یه بار برات یه کاری کردم پرو نشو
ات : وظیفته ولی باشه
تهیونگ : بفرما تو پیشی خوابالو
ات : پیشی خوابالو خوشم اومد از این به بد اینجوری صدام کن من میرم بکپم ۴ بیدارم کن
تهیونگ : باشه برو بکپ بایی
ات : باییی ......
تهیونگ : خب مگه من گفتم واسه یه مسافرت چهار روزه این همه لباس بیاری
ات : من دیگه خسته شدم پام خیلی درد گرفته خیر سرم بخاطر یکی از پله ها افتادما
تهیونگ : بده من بابا ببینم میتونی مسافرتو واسه جفتمون زهر مار کنی
ات : من چیزی نگفتم هوففف کی میرسیم
تهیونگ : یه زره دیگه حرف بزنی یه کاری میکنم که از تعجب شاخ داراری
ات : کنجکاو شدم
تهیونگ : خودت خواستیا
ات ویو : دیدم تهیونگ یهو اومد منو بقل کرد
تهیونگ : خوب دیگه غر زدنت تموم شد
ات : چی کار میکنی بزارتم زمین چمدونم چی
تهیونگ : نگران نباش خودم میارمشون
ات : اوف
تهیونگ : بفرما رسیدیم بی برو سوار شو
ات : بالاخره رسیدیم
تهیونگ : وزنتو و چمدونتو من تحمل کردم بد اخیشش
ات : حالا یه انگ بزار
تهیونگ : صدا به این خوبی دارم خودم برات میخونم اهم اهم خب چی بخونم
ات : نه تو رو خدا بزار خود اهنگ بخونه
تهیونگ : باشه ولی ناراحتم کردی
ات با لحن مسخره : آخی بمیرم
تهیونگ ویو : وسطای راه بودیم که برگشتم به ات نگاه انداختم به طرز کیوتانه ای خوابش برده این دختر مثل آب و آتیش میمونه داشتم با خودم حرف میزدم که سرش افتاد رو شونم منم برای اینکه بیدار نشه سعی کردم زیاد تکون نخورم
ات : با صدای تهیونگ و دستی روی شونم از خواب بیدار شدم
تهیونگ : چه عجب بیدار شدی بیا بریم الان داداشت و اون دوست اوسکولت منو میکشن
ات : درمورد داداشم و دوستم درست حرف بزنا
تهیونگ : خیلی خب بابا بیا بریم
ات : من بابات نیستما
تهیونگ : مگه منوگفتم بابامی
جیمین : ات کجا موندین چرا نمیاین بیاین کیلید اتاقتون رو بگیرین
ات : اومدم
معلم : خب بچه ها حالا که همتون اینجایین ساعت ۵ لب ساحل پارتی دارین هرکی دوس داشت میتونه بیاد
ات : بیا بریم من خوابم میاد میخوام بخوابم
تهیونگ : تو همونی نبودی که تو ماشین گرفته بودی خوابده بودی
ات : آره ولی بازم خوابم میاد
تهیونگ : باشه بیا بریم
ات : چمدونم
تهیونگ : یه بار برات یه کاری کردم پرو نشو
ات : وظیفته ولی باشه
تهیونگ : بفرما تو پیشی خوابالو
ات : پیشی خوابالو خوشم اومد از این به بد اینجوری صدام کن من میرم بکپم ۴ بیدارم کن
تهیونگ : باشه برو بکپ بایی
ات : باییی ......
۱۲.۷k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.