شیرین ترین دروغی که گفتم part ⁹
باورم نمیشد اینکع پارک بود در رو بست و گفت:بخاطر تاخیر معذرت میخوام بیمار داشتم باید بهش رسیدگی میکردم دکتر دو لبخندی زد و با اشاره به صندلی خالیلی گفت:اشکالی ندارد بفرمایید بشینید
با نشستن پارک دکتر دو به حرفش ادامه داد و من تونستم نگاه تعجبم رو از پارک بگیرم بعد از اینکه صحبت های دکتر دو تموم شد گف:اگه سوالی داشتین میتونین بپرسین
چند نفری سوالاتشون رو پرسیدن و بعد از چند دیقه دکتر دو از اتاق بیرون رفت اما بچه ها دکترای دیگر و دوره کرده بودن و همراه اونا از اتاق خارج میشدن جالب اینجاست که تموم دخترای جوون به دکتر کیم چسبیده بودن و صدای خندههاشون کل فضای اتاق رو پر کرده بود اون طور که شنیده بودم دکتر کیم خیلی شیطون و شوخ طبع هست..همراه با جونگ سو از اتاق خارج شدیم توی راهرو خیلی شلوغ بود کع جونگ سو گف:اوه ببین کی اینجاست و دارع از حسادت میمیرع
به چونگ هوا از عصبانیت سرخ شده بود نگاه کردم و گفتم :معلومع کع خیلی عصبانیع
×:سلام
با صدای دکتر پارک به سمتش برگشتم و جوابش رو دادم جونگ سو با ببخشیدی ما رو تنها گذاشت و رفت کع دکتر پارک گفت:اول کع دیدمتون فک کردم اشتباه دیدم نمیدونستم اینجا کار میکنید
لبخندی زدم که گفت:به هر حال از اینکه دوباره دیدمتون خوشحالم خانم
+:گانگ هستم
×:خوشحال شدم خانم گانگ
با لبخندی که رو لبم بود گفتم:همچنین
با دیدن سویون که اونطرف راهرو ایستاده بود و برام دست تکون میداد از دکتر پارک خداحافظی کردم و رفتم پیشش و گفتم:باز چی شده؟چه خبر جدیدی رو فهمیدی؟
÷:هیچی فق دیدم که اونجا ایستادی گفتم بیای باهم بریم دیدی چقدر دور کیم شلوغ بود..باز چشم اون جادوگیر چونگ هوا رو دور دیدن؟
+:نع اتفاقا چونگ هوا هم اونجا بود ولی جز حرص خورد نمیتونست انجام بدع وقتی دس روی یه نفر که خوش قیافه هس بزاری همین میشع دیگه
÷:پس قبول کردی که خوشگله؟
+:مگه من گفته بودم زشته!
÷:حالا ولش کن دکتر پارک باهات چیکار داشت؟
بعد از تعریف کردن قضیه خودم و دکتر پارک به طرف بخش رفتم تا به کارام برسم
**************************************
تا ساعت ۷ و خورده ای سرم حسابی شلوغ بود که از سویون خدافظی کردم که برم خونه
وقتی رفتم پترکینگ دیدم یه ماشین گرون قیمت چسبیده به ماشینم پارک کرده و نمیتونم در را باز کنم از سمت کمک راننده هم نمیتونستم وارد شم چون خیلی نزدیک به دیوار زده بودم
__________
خب ادامه بعدا......
با نشستن پارک دکتر دو به حرفش ادامه داد و من تونستم نگاه تعجبم رو از پارک بگیرم بعد از اینکه صحبت های دکتر دو تموم شد گف:اگه سوالی داشتین میتونین بپرسین
چند نفری سوالاتشون رو پرسیدن و بعد از چند دیقه دکتر دو از اتاق بیرون رفت اما بچه ها دکترای دیگر و دوره کرده بودن و همراه اونا از اتاق خارج میشدن جالب اینجاست که تموم دخترای جوون به دکتر کیم چسبیده بودن و صدای خندههاشون کل فضای اتاق رو پر کرده بود اون طور که شنیده بودم دکتر کیم خیلی شیطون و شوخ طبع هست..همراه با جونگ سو از اتاق خارج شدیم توی راهرو خیلی شلوغ بود کع جونگ سو گف:اوه ببین کی اینجاست و دارع از حسادت میمیرع
به چونگ هوا از عصبانیت سرخ شده بود نگاه کردم و گفتم :معلومع کع خیلی عصبانیع
×:سلام
با صدای دکتر پارک به سمتش برگشتم و جوابش رو دادم جونگ سو با ببخشیدی ما رو تنها گذاشت و رفت کع دکتر پارک گفت:اول کع دیدمتون فک کردم اشتباه دیدم نمیدونستم اینجا کار میکنید
لبخندی زدم که گفت:به هر حال از اینکه دوباره دیدمتون خوشحالم خانم
+:گانگ هستم
×:خوشحال شدم خانم گانگ
با لبخندی که رو لبم بود گفتم:همچنین
با دیدن سویون که اونطرف راهرو ایستاده بود و برام دست تکون میداد از دکتر پارک خداحافظی کردم و رفتم پیشش و گفتم:باز چی شده؟چه خبر جدیدی رو فهمیدی؟
÷:هیچی فق دیدم که اونجا ایستادی گفتم بیای باهم بریم دیدی چقدر دور کیم شلوغ بود..باز چشم اون جادوگیر چونگ هوا رو دور دیدن؟
+:نع اتفاقا چونگ هوا هم اونجا بود ولی جز حرص خورد نمیتونست انجام بدع وقتی دس روی یه نفر که خوش قیافه هس بزاری همین میشع دیگه
÷:پس قبول کردی که خوشگله؟
+:مگه من گفته بودم زشته!
÷:حالا ولش کن دکتر پارک باهات چیکار داشت؟
بعد از تعریف کردن قضیه خودم و دکتر پارک به طرف بخش رفتم تا به کارام برسم
**************************************
تا ساعت ۷ و خورده ای سرم حسابی شلوغ بود که از سویون خدافظی کردم که برم خونه
وقتی رفتم پترکینگ دیدم یه ماشین گرون قیمت چسبیده به ماشینم پارک کرده و نمیتونم در را باز کنم از سمت کمک راننده هم نمیتونستم وارد شم چون خیلی نزدیک به دیوار زده بودم
__________
خب ادامه بعدا......
۲.۳k
۱۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.