مرحله پنجم اعزاداری پارت 80
مرحله پنجم اعزاداری پارت 80
ساعت یک ظهر
ناهار خوردم، رفتم یه دوش حسابی گرفتم، شلوار واید لگ مشکیم با پیرهن سفیدم رو پوشیدم با یه کیف موهامو خشک کردم و اتو کردم...
5:25
کفشم رو پوشیدم بیرون منتظر موندم که یه آئودی مشکی خوشگل اومد و شیشه رو داد پایین
جونگ کوک ـ سلام
بک میون ـ سلام
ـ سلام سلام
سوار شدیم من رفتم جلو کنار دست جونگ کوک نشستم بک میون رفت عقب نشست
ویو جونگ کوک
ات ـ حالا چیشد که با آئودی اومدی؟
و منی که دروغ گفتم
ـ خب بیرون و گردش اینا رو با این میام
ات ـ خب چطور اون روز با آئودی نرفتیم؟
ـ خب کثیف بود باید تمیزش میکردم
ات ـ هومم
بک میون ـ ات تو استایلت همیشه اینجوریه؟
ات ـ خب بستگی به مود روزم داره، و امروز واقعا خوابم میاد
ـ تا ساعت نه خواب بودی بازم خوابت میاد
ات ـ ببخشینااا ولی من حتما باید تا سه بعد از ظهر بخوابم، اینم فقط بخاطر بک میون و انیمه از خوابم زدم
ـ خیلی خب
بک میون ـ بحث کردنتون چه باحاله
ـ تاحالا همچنین جمله ای رو نشنیدم
ات ـ منم
بک میون ـ برگام
ساعت یک ظهر
ناهار خوردم، رفتم یه دوش حسابی گرفتم، شلوار واید لگ مشکیم با پیرهن سفیدم رو پوشیدم با یه کیف موهامو خشک کردم و اتو کردم...
5:25
کفشم رو پوشیدم بیرون منتظر موندم که یه آئودی مشکی خوشگل اومد و شیشه رو داد پایین
جونگ کوک ـ سلام
بک میون ـ سلام
ـ سلام سلام
سوار شدیم من رفتم جلو کنار دست جونگ کوک نشستم بک میون رفت عقب نشست
ویو جونگ کوک
ات ـ حالا چیشد که با آئودی اومدی؟
و منی که دروغ گفتم
ـ خب بیرون و گردش اینا رو با این میام
ات ـ خب چطور اون روز با آئودی نرفتیم؟
ـ خب کثیف بود باید تمیزش میکردم
ات ـ هومم
بک میون ـ ات تو استایلت همیشه اینجوریه؟
ات ـ خب بستگی به مود روزم داره، و امروز واقعا خوابم میاد
ـ تا ساعت نه خواب بودی بازم خوابت میاد
ات ـ ببخشینااا ولی من حتما باید تا سه بعد از ظهر بخوابم، اینم فقط بخاطر بک میون و انیمه از خوابم زدم
ـ خیلی خب
بک میون ـ بحث کردنتون چه باحاله
ـ تاحالا همچنین جمله ای رو نشنیدم
ات ـ منم
بک میون ـ برگام
۴.۱k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.