سناریو اچ پی
درخواستی*
وفتی شیفت کردیم توی هاگوارتز و بعد مدتی بهشون میگیم که ما اهل اینجا نیستیم:
هری: داشتین در مورد طلسم ها صحبت میکردید ک اینو گفتی اونم با تعجب بت نگا میکنه
منظورت چیه ا/ت ؟
دراکو: دستشو دور گردنت انداخت و گفت :ینی مال ی جهان دیگه ای؟ هع هع خندار بود ا/ت
ریگولوس:کنارش نشسته بودی و وقتی اینو گفتی با چشماش رو میزو نگا کرد و گفت: پس...مال کجایی ؟
تام: داشت کتاب میخوندم ک ت آروم کنارش شستی و بش نگا کردی و اونم متوجه شد و سرشو از کتاب بیرون آورد و خواستی چیزی بگی ک گفت: میدونم شیفت کردی... اگه از اول میگفتی بهتر بود
متیو: دستش دور کمرت بود ک سریع میگه: واقعا؟ ثابت کن .... اگه ثابت کن ی..شاید بتونم باهات ب اون دنیا بیام
تئو/لورنزو: داشتید نقاشی میکشیدید ک اینو گفتی و اون نگا کرد و مداد از دستش افتاد و آروم گفت: پپس... مال..کدوم دنیای؟؟
حمایت؟ ؟
وفتی شیفت کردیم توی هاگوارتز و بعد مدتی بهشون میگیم که ما اهل اینجا نیستیم:
هری: داشتین در مورد طلسم ها صحبت میکردید ک اینو گفتی اونم با تعجب بت نگا میکنه
منظورت چیه ا/ت ؟
دراکو: دستشو دور گردنت انداخت و گفت :ینی مال ی جهان دیگه ای؟ هع هع خندار بود ا/ت
ریگولوس:کنارش نشسته بودی و وقتی اینو گفتی با چشماش رو میزو نگا کرد و گفت: پس...مال کجایی ؟
تام: داشت کتاب میخوندم ک ت آروم کنارش شستی و بش نگا کردی و اونم متوجه شد و سرشو از کتاب بیرون آورد و خواستی چیزی بگی ک گفت: میدونم شیفت کردی... اگه از اول میگفتی بهتر بود
متیو: دستش دور کمرت بود ک سریع میگه: واقعا؟ ثابت کن .... اگه ثابت کن ی..شاید بتونم باهات ب اون دنیا بیام
تئو/لورنزو: داشتید نقاشی میکشیدید ک اینو گفتی و اون نگا کرد و مداد از دستش افتاد و آروم گفت: پپس... مال..کدوم دنیای؟؟
حمایت؟ ؟
۱۵.۱k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.