رمان هستی بان تاریکی
رمان هستی بان تاریکی
فصل دو پارت پنجاه
گفتم حق باتوعه یهو سر شو اورد نزدیک گوشم و گفت: اول چند تا نفس کشید نفسش! بهم حس خاصی داد قلبم تند تند زد و گفت تو خیلی زیبایی اینو گفت و بلند شد و رفت سمت در خونه
کاش بیشتر پیشم میموند!نمیدونم چرا وقتی پیشم بود قلبم حالت خاصی داشت
یهو یه چیز تیز رو گلوم بود و یه دست سیاه زشت منو گرفت از پشت و جیغ بلندی کشیدم یکی با مشت زد تو شکمم خیلی درد گرفت خون از توی دهنم اومد بیرون دوباره جیغ زدم
یهو ارتاواز در خونه رو باز کرد و از توی سرش یه نور سفید در اومد و اون نور اون موجود رو کشت 😳! بعد خوردم زمین بعد خاله نرگس اومذ و گفت چی بود ارتاواز: یه دیو میخواست اونو بکشه
ارتاواز داد زد فرشته بیا برو این خنجر دیو ه رو بردار به درد مون میخوره
گفت باشه و رفت بعد اومد سمت من منو بلند کرد و به درخت تکیه دادم یه دستمال از توی جیبش در اورد و خون روی دهنم رو پاک کرد و سرشو انداخت پایین و اومد سمتم و منو بغل کرد و شروع کرد به راه رفتن
گفتم منو بزار پایینننننننن و یه جیغ زدم و گفت تو حالت خوب نیست پس جیغ نزن
البته الکی گفتم منو بزار پایین 🙂دوست داشتم اونجا بمونم ارامش بخش بود
ادامه دارد
فصل دو پارت پنجاه
گفتم حق باتوعه یهو سر شو اورد نزدیک گوشم و گفت: اول چند تا نفس کشید نفسش! بهم حس خاصی داد قلبم تند تند زد و گفت تو خیلی زیبایی اینو گفت و بلند شد و رفت سمت در خونه
کاش بیشتر پیشم میموند!نمیدونم چرا وقتی پیشم بود قلبم حالت خاصی داشت
یهو یه چیز تیز رو گلوم بود و یه دست سیاه زشت منو گرفت از پشت و جیغ بلندی کشیدم یکی با مشت زد تو شکمم خیلی درد گرفت خون از توی دهنم اومد بیرون دوباره جیغ زدم
یهو ارتاواز در خونه رو باز کرد و از توی سرش یه نور سفید در اومد و اون نور اون موجود رو کشت 😳! بعد خوردم زمین بعد خاله نرگس اومذ و گفت چی بود ارتاواز: یه دیو میخواست اونو بکشه
ارتاواز داد زد فرشته بیا برو این خنجر دیو ه رو بردار به درد مون میخوره
گفت باشه و رفت بعد اومد سمت من منو بلند کرد و به درخت تکیه دادم یه دستمال از توی جیبش در اورد و خون روی دهنم رو پاک کرد و سرشو انداخت پایین و اومد سمتم و منو بغل کرد و شروع کرد به راه رفتن
گفتم منو بزار پایینننننننن و یه جیغ زدم و گفت تو حالت خوب نیست پس جیغ نزن
البته الکی گفتم منو بزار پایین 🙂دوست داشتم اونجا بمونم ارامش بخش بود
ادامه دارد
۱۵.۹k
۱۵ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.